تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
ساعت 9:30 صبح روز چهارشنبه 11 مهرماه 1397 به همت کمیته ی حضرت امام خمینی(ره) و با همکاری مدیریت اداره ی آموزش و پرورش ، جشن عاطفه در دبیرستان دخترانه ی شاهد ایثار با حضور جمعی از مسئولین ادارات و دانش آموزان برگزار شد .
به گزارش شوش نیوز ، پس قرائت قرآن و سان پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران توسط نظام دانش آموزی به مدیت عبدالرحیم دیناروندی ، عبدالامیر خنیفر مدیر اداره ی آموزش و پرورش شهرستان شوش به ورود کاروان اهل بیت حضرت امام حسین(ع) و چهار خطبه ی حضرت زینب(س) در کوفه اشاره کرد و خاطر نشان نمود : حضرت زینب (س) پس از واقعه ی کربلا و مصیبتی بزرگ که در آن عزیزان خود را از دست داده بود، با حیایی کامل و سخنوری وارسته و در هیبت یک انسان عصمت مآب ظاهر می شوند و تابلوی واقعی از زبان گویای امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) را به نمایش می گذارند. با یک کلام و دستور آن حضرت همه ی مردم و حاضران مجبور به سکوت میشوند. حضرت زینب (س) به مردم اشاره کردند که ساکت شوید و ناگهان نفس ها در سینه ها حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد، و سپس خطبه را آغاز نمود. در قسمتی از این خطبه آمده است : « يَا أَهْلَ الْكُوفَةِ يَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَالْغَدْرِ وَالْخَذْلِ أَلَا فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَلَا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ إِنَّمَا مَثَلُكُمْ كَمَثَلِ الَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ هَلْ فِيكُمْ إِلَّا الصَّلَفُ وَالْعُجْبُ وَالشَّنَفُ وَالْكَذِبُ وَمَلَقُ الْإِمَاءِ وَغَمْزُ الْأَعْدَاءِ أَوْ كَمَرْعًى عَلَى دِمْنَةٍ أَوْ كَفِضَّةٍ عَلَى مَلْحُودَةٍ أَلَا بِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ وَفِي الْعَذَابِ أَنْتُمْ خَالِدُونَ أتَبْكُونَ أَخِي؟! أَجَلْ، وَاللَّهِ فَابْكُوا فَإِنَّكُمْ أَحْرَى بِالْبُكَاءِ فَابْكُوا كَثِيراً وَاضْحَكُوا قَلِيلًا فَقَدْ أَبْلَيْتُمْ بِعَارِهَا وَمَنَيْتُمْ بِشَنَارِهَا وَلَنْ تَرْحَضُوهَا أَبَداً وَأَنَّى تَرْحَضُونَ قُتِلَ سَلِيلُ خَاتَمِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَسَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَمَلَاذُ حَرْبِكُمْ وَمَعَاذُ حِزْبِكُمْ وَمَقَرُّ سِلْمِكُمْ وَآسِي كَلْمِكُمْ وَمَفْزَعُ نَازِلَتِكُمْ وَالْمَرْجِعُ إِلَيْهِ عِنْدَ مُقَاتَلَتِكُمْ- وَمَدَرَةُ حُجَجِكُمْ وَمَنَارُ مَحَجَّتِكُمْ أَلَا سَاءَ مَا قَدَّمَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ وَسَاءَ مَا تَزِرُونَ لِيَوْمِ بَعْثِكُمُ فَتَعْساً تَعْساً وَنَكْساً نَكْساً لَقَدْ خَابَ السَّعْيُ وَتَبَّتِ الْأَيْدِي وَخَسِرَتِ الصَّفْقَةُ وَبُؤْتُمْ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ* وَضُرِبَتْ عَلَيْكُمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ أَ تَدْرُونَ وَيْلَكُمْ أَيَّ كَبِدٍ لِمُحَمَّدٍ ص فَرَثْتُمْ وَأَيَّ عَهْدٍ نَكَثْتُمْ وَأَيَّ كَرِيمَةٍ لَهُ أَبْرَزْتُمْ وَأَيَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَكْتُمْ وَأَيَّ دَمٍ لَهُ سَفَكْتُمْ أَ فَعَجِبْتُمْ أَنْ تُمْطِرَ السَّمَاءُ دَماً وَلَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى وَهُمْ لا يُنْصَرُونَ- فَلَا يَسْتَخِفَّنَّكُمُ الْمَهَلُ فَإِنَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَا يَحْفِزُهُ الْبِدَارُ //// ای مردم کوفه،ای مردمان حیله گر و خیانت کار! گریه میکنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد. همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشته ی خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم میگسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیله ی فریب و تقلب ساخته اید. آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینههای آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت میشود؟ یا همچون سبزههایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازۀ دفن شدهای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند؟ چه بد توشهای برای آخرت فرستاده اید؛ توشهای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود. گریه میکنید؟ زار میزنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست. و چگونه میتوانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا(ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ کسی که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود. چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است. وای بر شماای مردم کوفه! آیا میدانید چه جگری از رسول خدا دریدهاید؟ چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریختهاید؟! و چه حرمتی از او شکستهاید؟! شما این جنایت فجیع را بیپرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته، سیاه، تاریک و جبران ناپذیر بوده، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده است. آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب میکنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کنندهتر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد. پس مهلتهایی که خدای متعال به شما میدهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمیکند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است.»
وی افزود : عصر روز دهم محرم 61 هجری قمری لشکر یزید بعد از این که امام حسین(ع) را به شهادت رساند به دستور فرماندهان خود به غارت و آتش زدن خیمهها و آزار و اذیت خاندان نبوت پرداختند، آن نامردمان به سوی خیمههای حرم امام حسین(ع) روی آوردند و اثاث و البسه و شتران را به یغما بردند. دختران رسول خدا (ص) و حریم او از خیمهها بیرون آمده و میگریستند و در فراق حامیان و عزیزان خود شیون و زاری می کردند. بعد از این اهلبیت را با سر و پای برهنه و لباس به یغما رفته به اسیری گرفتند و آن بزرگواران به سپاه دشمن میگفتند که ما را بر کشته حسین (ع) بگذرانید، چون اهلبیت(ع) نگاهشان به کشتهها افتاد فریاد کشیدند و بر صورت خود زدند. و همان عصر عاشورا بود که عمر سعد، سر مبارک امام حسین(ع) را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی نزد عبیداله بن زیاد به کوفه فرستاد و سرهای یاران و خاندان او را جمع کرده و 72 سر بود و به همراهی شمر بن ذیالجوشن و قیس بن اشعث به کوفه فرستاد.
مدیر اداره ی آموزش و پرورش شهرستان شوش در تکمیل سخنان خود تصریح نمود : در مسیری که کاروان را از کربلا به حرکت درآوردند ؛19 محرم از کوفه خارج شده و 5 صفر وارد شام شدند و جالب این که در این مصافت 725 کیلومتری هیچ نمازی از این اهل بیت به قضا نرفت و به هیچ واجب شرعی کوتاهی نشد ؛ این کاروان در این راه حماسه ی امام حسین(ع) را هدایت کردند در حالی که بارها اتفاق افتاد مردم امروزی وقتی با هواپیما از مبدأیی به مشهد مقدس می روند بارها نمازشان قضا شده و ما این هدایت گر راه امام حسین(ع) را می بایست به عنوان یک آموزه ی دینی و تربیتی آویزه ی گوش خود کنیم .
خنیفر در ادامه به عزاداری های سایر شهدرستان ها و مقایسه ی آن با شوش اشاره کرد و خاطر نشان نمود : در حالی که ما در شهرستان شوش در دهه ی اول محرم گروه گروه در مکان های سینه زنی جمع می شویم و به عزاداری می پردازیم برخی از شهرستان های مذهبی همانند یزد ، دزفول و.... با به حرکت درآوردن کاروان اهل بیت امام حسین(ع) ، آموزه های دینی را به جوانان آموزش می دهند ولی متأسفانه ما را به کنکور مشغول کرده اند در حالی که دانش آموزان باید بدانند خروجی ما کنکور نیست بلکه ما به دنبال آن هستیم که دانش آموزان را بر اساس مسائل دینی تربیت کنیم بنابر این به عنوان یک برادر دینیبه شما توصیه می کنم اگر به دنبال رشد و پیشرفت در علم و دانش هستید برای به دست آوردنش به دنبال کنکور نگردید و به جای آن کتاب های درسی خودتان را بخوانید و با قاطعیت می گویم هیج معلمی در دوره ی ما کنکور را ندیده و اگر کسی مدعی آن است دروغ می گوید .
وی در بخش پایانی سخنان خود یادآور شد : باید با آموزه های دینی به داد دانش آموزانی برسیم که نیاز به محبت و توجه دارند ؛ اگر حتی با ده دقیقه صحبت کردن با چنین دانش آموزانی صحبت کنید آموزه های دینی را انجام داده اید .
در ادامه توسط عبدالحسن آل کثیر معاونت فرمانداری شهرستان شوش ـ صادق ساعدی رئیس کمیته امام خمینی(ره) و فاطمه دیناروند سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی زنگ عاطفه ها نواخته شد .
حجت الاسلام عبدالحسین چنانی رئیس حوزه ی علمیه ی شهرستان شوش در سخنانی کوتاه دور شدن از آموزه های دینی را یک نوع غفلت دانست و گفت : اگر امروز در این مراسم زنگ عاطفه ها نواخته شد یعنی از این لحظه ما از غفلت رها شده ایم و می بایست به فکر دانش آموزان نیازمند باشیم که همراه ما دلشاد باشند .
وی در ادامه با تأسی از آیه ی 160 از سوره ی انعام یک معما را طرح نمود و اظهار داشت : « مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا وَ مَن جَاءَ بِالسیئَةِ فَلا یجْزَی إِلا مِثْلَهَا وَ هُمْ لا یظلَمُونَ /// هر کس (کار) نیکی آورد، پس برایش ده برابر مثل آن (پاداش) است؛ و هر کس (کار) بدی بیاورد، پس جز همانند آن کیفر نخواهد شد؛ و آنان مورد ستم واقع نمی شوند. » این آیه را گفتم تا به حکایتی در این راستا اشاره کنم ، محمد رضا شفیعی کَدْکَنی از نویسندگان و شاعران امروز ایران نقل می کند « من معلم بودم ؛ نزدیکای عید به یکی از روستاها که پدر و مادرم در آن زندگی می کردند رفتم ؛ وقتی که از پله ها بالا می رفتم صدای گریه و زاری پدرم می آمد ؛ مادرم از او پرسید چرا گریه می کنی ؟ پدرم در پاسخ گفت : نزدیک به عید است و من دستم خالی است اگر نوه هایم بیایند خجالت می کشم که به آنها عیدی ندهم » این راه که شنیدم صد توی سر گیوه ی پدرم گذاشتم و بدون این که مرا ببینند از آنچه خارج شده و به خانه ی خودمان رفتم .
وی افزود : یک روز در مدسه به من گفتند به دلیل این که مطالب علمی شما به دانش آموزان کمک کرده است مستحق دریافت یک هدیه ی با ارزش هستی ؛ پاکتی به من دادند که 900 تومان در آن بود ، گفتم در این پاکت باید 1000 تومان باشد چرا 900 تومان است ؟ بعد از این که پیگیر شدند متوجه شدند آن شخصی که پاکت را آورده بر حسب نیاز صد تومان از آن پاکت را برداشته است ؛ مدیر 100مان را به من داد ولی پرسید چطور متوجه شدی که 1000 تومان در پاکت بوده است ؟ گفتم « هر کس (کار) نیکی آورد، پس برایش ده برابر مثل آن (پاداش) است »
رئیس حوزه ی علمیه ی شهرستان شوش این موضوع را به صورت معما طرح نمود که یکی از دانش آموزان پاسخ صحیح را داد و توسط رئیس کمیته ی امام امام خمینی(ره) 50 هزار تومان هدیه دریافت نمود .
از دیگر برنامه های این آیین می توان به اجرای سرود « محمد(ص)» به سه زبان « فارسی ، عربی و لاتین» به رهبری غزل ساجدی فر و واریز پاکت های مبالغ اهدایی مسئولین و دانش آموزان به صندوق کمیته ی امداد اشاره کرد که برای این سرود که به صورت هماهنگ برگزار شد چهار سال تمرین پاره وقت داشته اند .
شایان ذکر است صادق ساعدی رئیس کمیته ی امداد امام خمینی(ره) شهرستان شوش در گفت و گویی کوتاه به پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز گفت : از تاریخ 18شهریور1397 جشن عاطفه ها آغاز و تا 18 مهرماه 1397 ادامه دارد ؛ سال گذشته 130 میلیون تومان به صورت نقدی و غیر نقدی جمع آوری شد و امسال به تمام مؤسسات ، شرکت ها و ادارات دعوت کرده ایم که در این امر خداپسندانه سهیم باشند و با این حساب پیش بینی می کنم امسال نسبت به سال گذشته مبالغ بیشتری جمع آوری شود .
ساعدی در پایان یادآور شد : در مجمع ما 2000 خانوار در قالب 5000 نفر افراد تحت پوشش داریم که اکثرا زنان سرپرست خانوار هستند و در این میان 505 دانش آموز و 50 دانشجو داریم که مبالغ جمع آوری شده جهت پوشاک و البسه و نوشت افزار بین این دانش آموزان و دانشجویان توذیع می گردد .