تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
ساعت 20:15 یکشنبه 8 بهمن ماه 1396 به همت مجمع اهل بیت و بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان شوش ، هفتاد و یکمین آیین شهد صلوات در منزل « شهید حسن فتحی » برگزار شد .
به گزارش شوش نیوز ؛ حجت الاسلام علی فتحی سخنران هفتادو یکمین شهد صلوات ضمن قدردانی از بانیان این آیین گفت : برگزاری این گونه برنامه ها باعث برکات معنوی هم برای خانواده های معظم شهدا و هم برای افرادی که در این مجالس شرکت می کنند می شود .
وی در ادامه با تعسی از روایاتی از ائمه ی اطهار(ع) در مورد صلوات عنوان نمود : امام رضا (ع) نه تنها در زمینه گفتاری به مناسبت های مختلف از آثار صلوات یاد کرده و فرمود :« هر کس نتواند کفاره گناهانش را بپردازد باید بر محمد و آلش درود فراوان بفرستد چه آن گناهان را منهدم مى سازد. ؛ بلکه در سیره عملی هم خود به این توصیه ها عمل می نمود و بر محمد و آل محمد درود می فرستاد.»
فتحی در تکمیل سخنان خود خاطر نشان نمود : پیامبر اکرم(ص) در این خصوص فرمود : « از بهترین اعمال در روز قیامت ذکر صلوات است و دعایی اجابت می شود که ابتدا و انتهای آن با ذکر صلوات آغاز و خاتمه یابد .» لذا باید دانست که ارتباط با محمد و آل محمد(ص) گره گشا است و قلب انسان نیاز به نور دارد . یک رمز در این صلوات وجود دارد که قلب را نورانی و برکات الهی را نزول می کند .
وی افزود : در قرآن كریم به مؤمنان دستور میدهد كه به پیامبر(ص) درود و سلام بفرستند: «انّ الله و ملائكه یصلّون علی النّبی یا ايّها الّذین امنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیما /// خداوند و فرشتگان بر پیامبر(ص) درود میفرستند؛ ای كسانی كه ایمان آوردهاید، بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید».مقام پیامبر(ص) آنقدر والا است كه خدای سبحان و تمام فرشتگان بر او درود و سلام میفرستند و بهتر است مؤمنان هم در این آهنگ كلّی همنوا و هماهنگ شوند. علاوه بر آن، صلوات خدا به معنی فرستادن رحمت است و این گسترش دادن مقام معنوی پیامبر(ص) و آل پیامبر(ع) است و صلوات فرشتگان و مؤمنان به معنی طلب رحمت و مغفرت است و این هم خواستاری مقام و عظمت معنوی آنها است.
شیخ علی فتحی سپس به عظمت ذکر صلوات برای شهدا اشاره کرد و تصریح نمود : اگر بخواهیم در مورد دین و اسلام صحبت کنیم باید سه فاکتور را مد نظر داشته باشیم « اصول دین ، فروع دین و اخلاق مداری » و ارکان اسلام به مجموعهای از پایهها و اعمال اسلامی گفته میشود که شرط پذیرش اسلام برای یک مسلمان است.ارکان شیعیان را به دو دسته اصلی و فرعی تقسیم میکنند. اصول بر مبنای اصول عقیدتیست و فروع بر مبنای اعمال واجب. اعتقاد به اصول شرط پذیرش دین و مذهباند اما انجام فروع شرط لازم برای مسلمانبودن نیست.
وی در ادامه به جزئیات اصول دین و فروع دین اشاره کرد و گفت : « توحید ؛ به معنای یگانگی خداوند متعال است ؛ عدل ؛ به معنای آن است که افعال خداوند متعال از سر دادگری و شایستگی است و به هیچ کس ستم نمیکند و هر چیزی را در جای خویش نگه میدارد و با هر موجودی، چنانکه شایستهاست رفتار میکند ؛ نبوت ؛ به معنای پیامبری محمد بن عبدالله و دیگر پیامبران الهی است ؛ امامت ؛ بدین معنا که پس از پیامبر اسلام دوازده امام معصوم منصب خلافت و امامت را بر عهده دارند و آنان منصوب خداوند متعالاند و معاد (قیامت) ؛ به معنای آن است که روزی همه مکلفان برای بازخواست و حساب در پیشگاه الهی گرد هم میآیند و هر کس به پاداش و کیفر خویش میرسد. » پنج فاکتور اصول دین و « نماز ، روزه ، خمس، زکات ، حج ، جهاد ، امر به معروف (دستور به خوبی ها و نیکی ها) ، نهی از منکر (بازداشتن از بدی ها و زشتی ها) ؛ تولی (دوستى با دوستان خدا) و تبری (دشمنى با دشمنان خدا) » ده فاکتور فروع دین هستند و در اخلاق مداری « صداقت ، اخلاص ، سخن مؤدبانه و.... » شامل می شود و اگر بر عکس این عمل کنیم از برکات خداوند بهره ای نخواهیم برد .
حجت الاسلام علی فتحی در ادامه خاطر نشان نمود : اسلام از ما چه می خواهد ؟چرا باید در راستای اصول دین حرکت کنیم ؟ د حال اگر اصول دین و فروع دین را انجام دهیم به چه دردی می خورد ؟ آیا برای ثواب است ؟ر این اعتقادات پراکنده و متناقضی که در دنیای امروزی وجود دارد ، حتی بین مسلمین و شیعیان اگر آن دقت لازم را نداشته باشیم و از اهل بیت(ع) و قرآن پیروی و اطاعت نکنیم اصول اعتقادی خود را به خطر انداخته و در نتیجه خود نیز منحرف خواهیم شد .
وی در ادامه اظهار داشت : در تمام اسلام اگر بگردید خواهید دید بیشترین چیزی که اسلام از ما می خواهد ، اول دنیای انسان است که انتظار دارد این دنیا پاک نگه داشته شود و وقتی که اسلام موضوعی را در اولویت قرار می دهد بی شک بیشتر به آن توجه دارد ، وقتی که خداوند از بندگانش می خواهد که به « واجبات ، مستحبات و محرمات » توجه داشته باشند ، در هر زمینه ای اولویت هایی را در نظر دارد ، مثلا در فروع دین اگر ما بیمار باشیم روزه گرفتن را جایز نمی داند ، اگر در مسافرت به سر بریم روزه را بر ما واجب نمی داند ، اگر پول و سرمایه ی کافی و از راه حلال را نداشته باشیم بر ما خورده نمی گیرد که چرا حج نمی روی ، اگر امر به معرفی که ممکن است تأثیری نداشته باشد را از ما پاسخگویی نمی خواهد و ... اما از بین ده فاکتوری که به آنها اشاره کرد به هیچ عنوان از نماز نمی گذرد ، اگر نتوانیم راه برویم می فرماید نشسته بخوان ، اگر در نشستن مشکلی داشته باشیم می گوید خوابیده نماز را به جا بیاورد و خلاصه نماز را حتی در زمان مبارزه با دشمن واجب و لازم می داند و قطعا همین نماز اگراز خلوص نیت باشد و در آن ریا نباشد ؛ ما را از هرگونه انحراف و یا گناهی دور می کند ، پس بدانید هر چه از اهل بیت(ع) دور شویم آسیب بیشتری خواهیم خورد .
شیخ علی فتحی در بخش بعدی سخنان خود به مقام شهدا در قرآن اشاره کرد و اظهار داشت : خداوند سبحان در سوره ی آل عمران از آیه ی 169 الی 171 می فرماید : « وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ* فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ* یسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا یضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ/// هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپندار بلكه زنده اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند*به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته اند شادى مى كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مى شوند*بر نعمت و فضل خدا و اينكه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمى گرداند شادى مى كنند . »
وی افزود : خداوند همچنین در آیه 111 از سوره ی توبه می فرماید : «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ /// در حقيقت خدا از مؤمنان جان و مالشان را به [بهاى] اين كه بهشت براى آنان باشد خريده است همان كسانى كه در راه خدا مىجنگند و مىكشند و كشته مىشوند [اين] به عنوان وعده حقى در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و چه كسى از خدا به عهد خويش وفادارتر است پس به اين معاملهاى كه با او كردهايد شادمان باشيد و اين همان كاميابى بزرگ است. » در این آیه ی زیبا، تصریح شده است که دنیا دار معامله است. انسان در این دنیا دائماً در حال تجارت است و هیچ چیزی به دست نمیآورد مگر آن که چیزی در مقابل آن بپردازد. حتی اگر انسان به دو رکعت نماز قیام کند، دست کم 5 دقیقه از عمر شریف خود را در مقابلش هزینه مینماید. پس دنیا دار تجارت و معامله است. و انسان عاقل باید بهترین تجارت ها را که نه تنها ریسکی در آن نیست، بلکه بهترین سود قطعی را در پی دارد انجام دهد ؛ بدیهی است که در بازار الهی فقط کسانی وارد شده و معامله میکنند که مال و جان شان را در طَبَق اخلاص گذاشه و به او عرضه میدارند. پس در بازار الهی چهار محور تجارت به شرح ذیل است: « فروشنده: انسان موحد و مؤمن *کالا: مال و جان*مشتری: الله جل جلاله*قیمت: مقام قرب الهی در بهشت »لذا فقط در سوره توبه، آیه 111 که به صراحت می فرماید خدا متشری است (إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى) به این تجارت دعوت نشده است، بلکه در آیهی دیگری نیز با تصریح بر «تجارت» به ایمان و معامله جان و مال با خدا دعوت شده است.
شیخ علی فتحی در بخش پایانی سخنان خود با توجه به دهم جمادی الاول سالروز جنگ جمل گفت : جنگ جمل، اولین جنگ دوران امام علی(ع)، و نخستین جنگ میان دو گروه مسلمان،در ۱۰ جمادی الاولی سال ۳۶ قمری بین سپاه امام علی(ع) از یک سو و سپاه طلحه و زبیر و عایشه از سوی دیگر، در نزدیکی بصره آغاز شد. جنگ، از ظهر میان سپاه اصحاب جمل و سپاه امام علی(ع) درگرفت و تا غروب آفتاب ادامه داشت و اصحاب جمل سرانجام مغلوب شدند. امام علی(ع) پس از جنگ جمل، در ۱۲ رجب ۳۶ هجری وارد کوفه شد و در آنجا سکونت گزید. امام علی(ع) در خطبه شقشقیه، به پیمانشکنی عدهای در دوران خلافت خود اشاره کرده است. ابن ابی الحدید، در شرح نهج البلاغه، پیمانشکنان یا ناکثین را اصحاب جمل دانسته و روایتی را نقل کرده که بر اساس آن، حضرت محمد(ص) به امام علی(ع) خبر داده است که با ناکثین و قاسطین و مارقین خواهد جنگید. امام علی(ع) در ذیحجه سال ۳۵ هجری قمری، در پی اصرار و اتفاقنظر مردم از جمله مهاجران و انصار؛ زمام خلافت را به دست گرفت. طلحه و زبیر که نخست چشم به خلافت دوخته بودند، وقتی موفق نشدند و خلافت به امام علی(ع) رسید، انتظار داشتند به فرمانروایی ولایات برسند .طلحه و زبیر از امام علی(ع) خواستند که امارت کوفه و بصره را به آنان دهد، ولی امام(ع) رضایت دادن به ولایت طلحه و زبیر بر کوفه و بصره را همانند رضایت دادن به معاویه در شام دانست و با این خواسته آنان مخالفت کرد. چهار ماه پس از بهخلافت رسیدن علی(ع)، طلحه و زبیر که دریافتند با خلافت امام علی(ع)، مردم از ایشان رویگردان شدهاند و دیگر جایی در مدینه ندارند، از امام اجازه خواستند که برای انجام عمره به مکه روند. با این حال، امام فرمود که آنان به عمره نمیروند، بلکه قصد نیرنگ دارند. طلحه و زبیر، برای توجیه پیمانشکنی خویش، مدعی شدند که از ترس و با اکراه بیعت کردهاند و لذا تعهدی در فرمانبرداری از امیرمؤمنان(ع) ندارند ، طلحه و زبیر، به تحریک معاویه دست به برپایی جنگ جمل زدند و طلحه و زبیر و یعلی بن منبه، با دستور سری معاویه در مکه جمع شده و مردم را علیه امام علی(ع) تحریک کردند.
وی در ادامه ی این بخش به خوارج نهروانی و شهادت حضرت امام علی(ع) به دست ابن ملجم مرادی پرداخت و در این خصوص تصریح نمود : فرقه ی خوارج که به ظاهر در جنگ صفّین شکل گرفت، زخم تازه اى بر پیکر جامعه اسلامى بود. این گروه متعصب و پرخاشگر که نقاب تقوا و دیندارى بر چهره داشت، با عقاید و باورهاى عجیب و دور از منطق، همواره براى حکومت نو پاى امام على علیه السلام دردسرساز بودند و با فتنه انگیزى هاى پى در پى، مشکلات زیادى بر سر راه حاکمیتِ اسلام پدید آوردند؛ امام على (ع) پیوسته با فرستادن سفیرانى آن ها را دعوت به بازگشت مى نمود، ولى متأسفانه مؤثر نمى افتاد؛ از این رو چاره اى جز درگیرى با آنان ندید. آنها که همچنان بر لجاجت و عصیان خود اصرار مى ورزیدند، درنبرد سخت جنگ نهروان، به هلاکت رسیدند. درمورد حضور یا عدم حضور ابن ملجم درجبهه امیرالمؤمنین درجنگ نهروان که با خوارج صورت گرفت، دو روایت است یکی این که وی درجنگ نهروان درجبهه مخالفین امیرالمؤمنین بود و ازهمان جنگ صفین راه خود را از ولایت جدا کرد و دیگری اینکه او باامیرالمؤمنین بود تا پس از پیروزی حضرت علی درجنگ خوارج، و پس از آن تحت تأثیر گریهها و ناراحتیهای خانوادههای کشته شدگان خوارج قرار گرفت و احساس کرد شاید او اشتباه میکند، و پس از مدتی علاقه وعشق او به قطام یکی از خانوادههای کشته شدگان خوارج منجر شد تا به خاطر او قصد کشتن علی علیه السلام را نیز بکند، دراین مورد چنین نقل شده است:« امیرالمؤمنین (ع)در جنگ صفین و واقعه نهروان هنگامی که از جنگ بازمی گشتند و نزدیک کوفه میرسیدند ابن ملجم جلوتر میرفت و به مردم خبر پیروزی حضرت را میداد. وارد کوفه شد تا اینکه به نزدیکی خانه ی زنی به نام قطام بنت شجنه رسید. قطام اسامی کسانی که در نهروان کشته شدند را از عبدالرحمن پرسید. در کشتگان چند نفر از اقوام قطام بودند. قطام بسیار گریه کرد. ابن ملجم به قطام پیشنهاد ازدواج داد و قطام نیز پذیرفت و مهریه خود را کشتن علی بن ابیطالب، سه هزار دینار به همراه یک کنیز و یک غلام برشمرد. ابن ملجم خشمگین شد و قتل علی را گناه بزرگی خواند. » عبدالرحمان بن ملجم یکی از فراریان گروه خوارج بود که پس از جنگ نهروان به مکه رفت و در آنجا بر ضد حکومت حضرت علی (ع) فعالیت میکرد. خوارج در جنگ صفین جزو لشکریان حضرت علی (ع) بودند و با معاویه میجنگیدند. آنها کم کم مخالفتشان را با جنگ نشان دادند. خوارج با اینکه طرفدار پایان جنگ بودند و خود عامل به وجود آمدن صلح با معاویه محسوب میشدند، اما پس از حکمیت و تعیین معاویه از طرف حکمیت - عمروعاص و ابوموسی اشعری - به عنوان خلیفه با آن مخالفت کردند. آنان از حضرت علی (ع) خواستند که دوباره با معاویه وارد جنگ شود؛ اما حضرت علی (ع) به پیمانی که داده بود وفادار ماند و پیشنهاد خوارج را نپذیرفت. از اینجا بود که خوارج به عنوان یک گروه معترض در برابر حکومت حضرت علی (ع) قرار گرفتند و جنگ نهروان را به وجود آوردند. در جنگ نهروان اغلب خوارج کشته شدند جز تعداد اندکی - از جمله عبدالرحمان که به مکه فرار کردند. این گروه به مرور زمان گسترش پیدا کرد و دارای مذهب فکری و اعتقادی شد.
وی همچنین افزود : در واقعه به شهادت رسیدن امیرالمومنین به دست ابن ملجم عبرت هایی است که همواره باید مد نظر هر انسان با بصیرت و آگاهی قرار گیرد.« نخست این که هرچند به گواهی تاریخ، ابن ملجم عامل به شهادت رساندن امام بود، اما عامل اصلی حذف امام و ولی خدا از جامعه، یک «تفکر» بود. آن که علی (ع) را به شهادت رساند، تفکری بود که ابن ملجم، تنها یک نماینده ی کوچک آن بود. تفکری که منحصر به دوران امام علی(ع) نبود. بلکه هم در زمان پیامبر (ص) ریشههای آن بچشم میخورد و هم پس از امام علی (ع) در مقاطع مختلف تاریخی نقش غیر قابل انکاری در منحرف نمودن بسیاری از جریانات اسلامی حتی در دوران معاصر داشته است. یکی دیگر از مسایلی که میتواند در این واقعه بسیار عبرت آموز باشد، محل و نقطه انحراف کسی است که در وصف او گفته اوبودند: «و کان یسارع فی حوائج أمیر المؤمنین (ع) و خدمته،» یعنی او در کارهای حضرت از دیگران سبقت میگرفت و به ایشان خدمت میکرد.
حاج ناصر پیوست پس از اتمام سخنرانی شیخ علی فتحی به گزیده ای از زندگی شهید حسن فتحی اشاره کرد و گفت : « شهید حسن فتحی در بهار 1326 در روستای از شهرستان دزفول به نام شلگهی علیا دیده به جهان گشود ، و در سن دو سالگی که به شدت به مهر و محبت مادر احتیاج داشت ، مادرش دارفانی را وداع گفته و دیده از دنیا بست . در آغاز جوانی به کارگری پرداخته ودر شرکت کشت و صنعت هفت تپه مشغول به کار شد و ازدواج نمود که حاصل ازدواجش 5 فرزند است .
وی افزود : با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از پایگاه مقاومت بسیج شرکت ثبت نام کرد تا به جبهه اعزام شود اما در تاریخ 9 مهرماه 1359 هنگامی که از شرکت قصد آن را دارد تا به خانه بیاید و وسایلش را برداشته و به جبهه اعزام گردد حوالی چهار راه شوش بر اثر بمباران هوایی دشمن و اصابت ترکش راکد به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای شوش به خاک سپرده شد . و ما امشب برای شادی روح این شهید والامقام با استفاده از حروف ابجد « 18616 » صلوات قرائت نمودیم .
در ادامه از جمعی از اعضای شهد صلوات که در همایش آیه های صبر به مناسبت ولادت حضرت زینب و روز پرستار به قید قرعه برنده شده بودند تجلیل به عمل آمد .
هفتاد و یکمین آیین شهد صلوات یک حرکت قابل قبول حاضر توسط خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز داشت و آن این که ابتدا وقتی یک جلد نهج البلاغه به خاطر قرعه کشی هفته ی قبل به وی اهدا شد آن نهج البلاغه را به حاج غلامرضا جوادی نصیر یکی از پیشکسوتان شهدصلوات و مؤسس هیئت تعزیه خوانی خامس آل عبا(ع) اهدا نمود و گفت : « چون در خانه یک جلد نهج البلاغه دارم و داشتن دومین جلد از این کتاب در خانه که بلااستفاده بماند و در نتیجه خمس و زکاتی را به خاطر این باید بپردازم بر خود لازم دیدم که این کتاب را به این پیشکسوت اهدا می کنم . »
دومین حرکتی که همین خبرنگار از خود نشان داد و جمعی از حاضر این حرکت را مورد تحسین قرار دادند باز به هفته ی گذشته برمی گردد که بانیان سلسله آیین های شهد صلوات به خاطر قدردانی از زحمات و تأمین بخشی از هزینه های شوش نیوز شامل « پهنای باند ، گیگ ، هاست و ... » اهدا شده بود ، این این آیین بدون این که از محتویات آن با خبر باشد ، بسته را در صندوق نذورات کمک به شهد صلوات انداخت و گفت : « درست است که پوشش خبری در نشریات الکترونیکی مستلزم هزینه است ، اما وقتی که بر این عقیده هستیم که هر چه داریم از شهداست ، به خاطر این که قلمم نلرزد ، این بسته را جهت هزینه در راه شهداء به صندوق انداختم و امیدوارم خداوند از ما بپذیرید و شهداء نظر حضرت زهرا(س) شفاعت ما را داشته باشند .»