03292024جمعه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۰۱۱۲۷4693

آشنایی با عباس کرم الهی ، پیشکسوت ورزش شهرستان شوش

فائقه شیرک ـ خبرنگار شوش نیوز

در سه/3 قسمت قبل عباس کرم الهی را با فعالیت هایش در « هنرهای نمایشی » ، « رسانه و مطبوعات » و « دوران انقلاب و دفاع مقدس» معرفی کردیم ، در بخش پایانی شما مخاطبین را با فعالیت های این پیشکسوت در بخش « ورزش » آشنا می کنیم .

عباس کرم الهی متولد ششم شهریورماه1345 « 55 ساله » ، در روستای داودآباد « شهید رجایی» به دنیا آمد و در سن یک سالگی به شهر شوش مرکز شهرستان شوش که آن زمان بخشی از شهرستان دزفول بود نقل مکان کرد و از همان موقع تا به امروز در شهر شوش زندگی می کند .

وقتی که به سن هشت سالگی رسید با دیگر پسران هم محلی با توپ پلاستیکی دو پوسته  و با استفاده از دو عدد دروازه ی کوچک « دو گل کوچک » را آغاز نمود ؛ از علاقه ی زیادی که به فوتبال داشت در سن 12سالگی در تیم نوجوانان و در زمین خاکی که هم اکنون میدان امام حسین(ع) محل اجرای تعزیه ی حسینی است فوتبال گل بزرگ خود را شروع کرد .اما از بدشانسی منیکس و رباط صلیبی زانوی چپش دچارآسیب دیدگی شدید شد و خیلی زود دوران بازی را کنار گذاشت ،  اما چون به فوتبال خیلی علاقه داشت به همین منظوربنا به پیشنهاد عده ای از ورزشکاران هم ولایتی  ، از جمله « رضا عمله ، غلامعلی حامدی فر ، عیدی سگوند ، حمید سگوند و..... »به مربیگری رو آورد .

در صورت امکان در آغاغز این مصاحبه به تاریخچه ی ورزش شوش اشاره کنید ؟

تاریخ ورزش شوش به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برمی گردد ، وجود آرامگاه مقدس حضرت دانیال نبی(ع) تنها پیامبر الهی در ایران اسلامی که در شهر شوش دفن شده است ، این مکان مقدس  در ایجاد مراحل زندگی اولیه در شوش بسیار مؤثر بوده به طوری که ساخت و ساز در « سیزدهمین شهر مذهبی جهان و پنجمین شهر مذهبی ایران» در اطراف همین آرامگاه آغاز گردید .

هر کسی که به زیارت  این پیامبر الهی می آمد ،  فرزندان آنها در زمین های اطراف آن بازی های محلی که تنها ورزش رایج آن زمان بود اوقاغت خود را سپری می کردند ؛ دختران به «چقل بازی و پاپا بازی و پسران به  بازی هفت سنگ(فیتال) و گرگ گرگات » مشغول می شدند ؛ با گذشت زمان و مهاجرت مردم از شهرستان های « دزفول ـ ایلام ـ خرم آباد و روستاهای اطراف»  ، بر تعداد جمعیت این  منطقه افزوده شد  ولی چون بخش کوچکی از شهرستان دزفول بود و بخش اندیمشک(صالح آباد) به خاطر وجود راه آهن ؛ دزفول بیشتر به اندیمشک توجه می کرد ، در شوش هیچ اداره ای مسئولیت ورزش را عهده دار نمی شد و افتتاح اولین مدرسه  در شوش شروع کسبِ علم و در دانش در آن ، ضرورت توجه به ورزش را بیشتر نمود . نوجوانان و جوانان ساکن شوش به شنا کردن در رودخانه ی شاوور به عنوان تنها ورزش و سرگرمی رو آوردند ، البته آن زمان آب این رودخانه تمیز و زلال بود و حتی به عنوان آب شرب از آن استفاده می شد .در منطقه ی صنعتی هفت تپه و حتی در شوش کشتی های پهلوانی و زورخانه ای که بیشتر جنبه ی رقابت روستا به روستا  را داشت در شوش رایج گردید .


در سال 1332 و با ورود  نیروهای بیگانه به شوش و به دنبال آن استقرار انتظامات در دامنه ی «قلعه ی دمرگان » شکل گیری های اولیه ی ادارات ، خصوصا ورزش  آغاز شد .مسئولیت این امر  بر عهده ی تنها آموزشگاه و آن موقع در مورد دانش آموزان بود .در سال 1342 اولین کسی که به عنوان مدیر فنی تربیت بدنی  در سیستم اداری ورزش شوش  معرفی شد فردی به نام « حشمت اله نژند » بود  که دبیر ورزش و دارای دیپلم تربیت بدنی بود . اولین  باشگاه ورزشی شوش در روز پنجشنبه 15 اردیبهشت ماه 1345 (چهارماه قبل از تولد من) به نام تاج (استقلال ) به همت حمید سالمی که معلم دوره ی ابتدایی بود تأسیس گردید .

مسابقات پینگ پنگ شوش نیز در همین سال در دبیرستان کورش برگزار شد و به دنبال آن  مهندس فیلی باشگاه شاهین را در منزل شخصی خود افتتاح و در اداره ی باشگاه ، افرادی نظیر « آقای دشتی» با او همکاری می کردند تا این که در سال 1346  دقیقا زمانی که من یک سال از عمرم سپری شده بود طی بخشنامه ای از طرف سازمان تربیت بدنی  ، پروانه  ی باشگاه شاهین لغو شد  و در همین زمان مسابقات فوتبال شوش بین  تیم های « طرح نیشکر هفت تپه ـ شاهین و تاج» برگزار و در سال 1347 مهندس فیلی مجددا تقاضای پروانه ی پرسپولیس را نمود .و در واقع همان شاهین به مدیریت مهندس حبیب اله فیلی به نام پرسپولیس تغییر نام یافت . اما در سال 1350 اداره ی تربیت بدنی شوش کار خود را مستقل دید و محل استقرار این اداره  یک مکان استیجاری در خیابان فردوسی  بوده که هم محل زندگی مسئول تربیت بدنی و هم محل اداره ی تربیت بدنی بوده است .

پس وقتی که اداره در یک مکان استیجاری سکونت داشته ، مسابقات فوتبال در چه زمینی برگزار می شد ؟

اول باید این توضیح را بدهم که تاریخچه ی ورزش شوش را من با استفاده از کتاب « شناسنامه ی شوش» به تألیف « محمد علیپور» و کتاب « ورزش شوش از آغاز » به تألیف « استاد جعفردیناروند» در اختیار شما و مخاطبین قرار می دهم وگرنه آن موقع من هنوز چشم به این دنیا نگشوده بودم .اما اولین زمینی که برای برگزاری مسابقات از آن در شوش استفاده می شد زمین خاکی اختصاصی دبیرستان کورش (دبیرستان نمونه دولتی دانش وران دخترانه ی امروزی ) بود ، این زمین کنار این دبیرستان که بعدها به «مدرسه ی راهنمایی خشایار و امروز به نام دبستان شهید باهنر » تغییرنام یافت قرار داشت ، یعنی قبلا  از این مکان فقط برای برگزاری مسابقات استفاده می گردید . پس از آن زمینی در آخر آسفالت احیاء گردید که این زمین را «نظام مافی» خریداری نمود و به آموزش و پرورش اهدا کرد که امروزی به زمین چهاردیواری معروف است ، مسابقات وقتی که مدرسه ی راهنمایی خشایار ساخته شد در زمین خاکی چهاردیواری برگزار می شد .پس از  مدتی در شمال این بخش کوچک آموزشگاهی به نام «کاوه » کار  خود را آغاز کرد و یک زمین فوتبال به همین نام در محل پارک میراث فعلی«ویندی پارک» ساخته شد و بخشی از مسابقات فوتبال در همین زمین کاوه برگزار می شد و از زمانی که شخصا به یاد دارم بهد از آن مسابقات در میدان  امام حسین(ع) محل برگزاری تعزیه برگزار می شد ، حتی مراسم های دولتی نظیر جشن چهارم آبان با حضور پیشاهنگان دختر و پسر دانش آموز در همین مکان برگزار می گردید .

به یاد دارید که تاکنون اداره ی تربیت بدنی دیروز و اداره ی ورزش و جوانان امروزی چند مسئول داشته و چند نفر آنها بومی بوده است ؟

به جز سه/3 نفر بقیه را همه به یاد دارم ، قبل از انقلاب همانطور که توضیح دادم حشمت اله نژند این مسئولیت را برعهده داشت که در ادوره ی ایشان ورزشگاه جهان پهلوان تختی شوش ساخته شد . ولی بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی «استاد جعفر دیناروند» اولین رئیس اداره ی تربیت بدنی بود که بچه ی همین شوش منطقه ی آخر آسفالت است ، سومین رئیس فردی به نام رستم لطیفی از کارمندان اداره ی کل تربیت بدنی استان خوزستان و بچه ی شهرستان اهواز مدت زمانی به عنوان رئیس اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش منصوب گردید . و دقیقا در کتاب استاد جعفر دیناروند هم مشخص نشده که از کدام شهرستان بوده است ؛ اما در مجموع اداره ورزش و جوانان از ابتدا تاکنون پس از پیروزی انقلاب اسلامی 15 « رئیس ، سرپرست و کفیل» را طبق جدول زیر  به خود دیده است و هرکدام برای ورزش این دیار کهن گامی برداشته اند :

1 ) استاد جعفر دیناروند ( فرزند شوش)


2 ) رستم لطیفی ( از شهرستان اهواز) :

لطیفی  کارمند اداره ی کل تربیت بدنی استان خوزستان بود و در رشته ی بوکس فعالیت داشت که بعداز اینکه مدت زمانی به عنوان رئیس اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش انجام وظیفه کرد به عنوان رئیس فدراسیون بوکس ایران منصوب و به تهران رفت .

3 ) عزیزدانیالی( فرزند شوش) 

4 ) عبدالحسین مهرجویان( فرزند اندیمشک ) در این زمان حاج رضایی نماینده ی شهرستان های شوش و اندیمشک در مجلس شورای اسلامی بود .

5 ) عظیم منزویان (فرزند دزفول)

6 ) ـ فریدون شادفر(فرزند دزفول)

7 ) برهان زبیدی(فرزند شوش )

در دوره ی ایشان « نور افکن های چمن شماره ی یک ورزشگاه جهان پهلوان تختی  نصب شد ـ سالن یادگار امام کلنگ زنی و تا مرحله ی بهره برداری دنبال شد ـ کلنک استخر آزادی شوش زده و تا مرحله ی افتتاح دنبال شد ـ کلنگ زنی ـ زهکشی ، خاک ریزی و چمن کاری استادیوم آیت اله کاشانی انجام شد ـ  تسطیح زمین و استیج ورزشگاه شهر حر در قالب دو هکتار با همکاری و همیاری دهیار و شورا صورت گرفت  ـ زمین کنونی شهر شاوور احداث شد ـ با همکاری و همیاری دهیار و شورای اسلامی زمین و استیج های شهرک بهرام در دو هکتار تسطیح گردید ـ همچنین  زمین و استیج روستاهای عمله ی تیمور ـ عمله ی سیف ـ حمیدآباد ـ جریه ی سید راضی صالح داود و صالح لوسی رو به روی دکل هفت تپه احیاء شد ـ سه باشگاه کشتی خصوصی به نام « مرعشی در سالن اداره ی اوقاف و امور خیریه رو به روی حرم حضرت دانیال نبی(ع) که هم اکنون در اختیار امیر بنی تمیم است ـ سالن شهید ناقوسی در شمال شهر شوش ، مجاور پارک میراث و سالن کشتی  در مجاور مجتمع ورزشی شهید آیت ا... بهشتی اداره ی آموزش و پرورش که آن زمان مدیریت این سالن را در اختیار برادران ناقوسی گذاشتیم  ـ ایجاد سالن ورزشی بانون رو به روی مدرسه ی خیامی (خانم اتابک ) ـ ایجاد سالن بدنسازی ولی چراغی ، ساماندهی زمین های خاکی محلات با راه اندازی شورای ورزش محلات و برگزاری مسابقات لیگ های فوتبال ـ کشتی ـ دوچرخه سواری ـ تکواندو و کاراته ی آقایان » از فعالیت های قابل توجه برهان زبیدی می باشد .

8 ) پرویز رنگرز (فرزند دزفول)

به شخصه خاطره ی تلخی از پرویز رنگرز دارم ، در حالی که رئیس هیئت فوتبال بودم و میزبانی مسابقات لیگ استان در شهرستان شوش تقبل کرده بودم و مورد موافقت زنده یاد علی پروین رئیس هیئت والیبال استان خوزستان هم واقع شده بود بدون برگزاری مراسم تودیع و معارفه ، بدون دادن لوح تقدیر و یا هدیه مرا کنار گذاشته و فرد دیگری را به عنوان سرپرست هیئت والیبال معرفی نمود و این در واقع تلخ ترین خاطره ی زندگی ام در دنیای ورزش به شمار می آید ، هر چند یک ماه بعد یک لوح تقدیر خواستند به من بدهند ولی قبول نکردم و گفتم من که برای گرفتن لوح تقدیر کمبود ندارم دو گونی از این لوح تقدیرها به من داده شده ولی با عزت و احترام داده شده و از نظر معنوی خیلی برایم ارزشمند هستند .

9 ) هاشم ناصر (فرزند شوش) و از کارمندان باسابقه ی اداره ی که قبل از آن مسئول امور مالی اداره ی تربیت بدنی بود و مرا به عنوان سخنگوی اداره برای مدت کوتاهی منصوب نمود .

10 ) ـ عبدالرضا عیدی(فرزند شوش ) ایشان هم تا قبل از پذیرفتن این مسئولیت ، مسئول دبیرخانه ی اداره ی تربیت بدنی شوش بود .

11 ) دکتر حمید بنی تمیم (فرزند شوش) مدال برنز در مسابقات کشتی قهرمانی آسیا ۲۰۰۶ و همچنین دو مدال طلا و نقره دانشجویان جهان ..... پس از استعفای رسول خادم از ریاست فدراسیون کشتی ایران در آبان ۱۳۹۷ به عنوان سرپرست این فدراسیون انتخاب شد، بنی‌تمیم پیش از آن سابقه نایب رئیسی و دبیری این فدراسیون را در کارنامه داشت. او در سال ۱۳۹۸ نامزد ریاست فدراسیون کشتی ایران شد و با کسب ۱۱ رای در رده سوم رای‌گیری قرار گرفت. حمید بنی‌تمیم در ۳۱ تیرماه ۱۳۹۸ دبیر فدراسیون ناشنوایان ایران شد. و هم اکنون طی حکمی از طرف وزیر ورزش و جوانان در دولت سیزدهم به عنوان سرپرست اداره کل ورزش و جوانان استان خورستان منصوب شده است و باید گفت یکی از فرزندان موفق شوش دانیال همین دکتر حمید بنی تمیم است .ضمن اینکه سالن ورزشی موعود و سالن ورزشی حجاب در دوره ی دکتر بنی تمیم مراحل پیگیری و افتتاح آنها صورت گرفت .


12 ) عبدالعظیم آل کثیر (فرزند شوش ـ شهر حر ریاحی) ایشان کار خود را با کمک داوری در مستطیل سبز فوتبال آغاز کرد و پس از آن به عنوان داور وسط اداره داد و در قضاوت های خود بسیار کم اشتباه بود . در دوره ای که به عنوان رئیس اداره ی ورزش و جوانان منصوب گردید دو دوره المپیاد ورزشی را در سالن یادگار امام با موفقیت برگزار کرد و در دوره ی ایشان تنها زمین اسکیت شوش که تا یکی دو سال پیش بهترین زمین اسکیت خوزستان بود بنا گردید .

13 ) رشید هدایتخواه ( فرزند شوش ) ـ در دوره ی ایشان «دو دوره مسابقات زیبایی اسب اصیل عرب در سطح کشور در استادیوم شوش برگزار گردید و اولین دوره ی مسابقات کشتی ساحلی در ساحل  رودخانه ی کرخه به صورت کشوری در زمانی که هدایتخواه رئیس اداره بود برگزار گردید ، یک دوره مسابقات اسب سواری استقامت در منطقه ی چغازنبیل» برگزار گردید .

«برگزاری اردوی تیم ملی فوتبال نوجوانان ـ برگزاری اردوی تیم ملی بوکس جوانان ـ برگزاری اردوی تیم ملی کشتی ناشنوایان ـ احداث دو/2 زمین خاکی تنیس و پیست دو و میدانی ـ ساخت و ساز ساختمان دو/2 طبقه ی اداره و آغاز فعالیت مسابقات پینت بال » از دیگر فعالیت های رشید هدایتخواه به شمار می آید .


14 ـ روح اله سلیمانی نژاد (کفیل داره ی ورزش و جوانان)

15 ـ ناصر ربانی (سرپرست اداره ی ورزش و جوانان »

آیا در روستاهای اطراف شوش زمین ورزشی فوتبال وجود داشت :

بله ، در آن زمان  زمینی هم در منطقه ی جلیل آباد روستای عمله ی تیمور  و یک زمین هم در پایین شهر شوش قرار داشت که زمین اختصاصی تیم هما بود هر چند که در روستاهایی نظیر « داودآباد ـ آبادی باقر و....» زمین های خاکی فوتبال وجود داشت . در حال حاضر اکثر زمین های فوتبال در روستاها چمن هستند ؛ در روستای ابوذر غفاری یک مجموعه ورزشی شامل دو زمین چمن ـ زمین والیبال و سالن ورزشی برای مسابقاتی نظیر « کاراته ـ تکواندو و.....» وجود دارد و در روستای شهید دانش نیز دو زمین چمن وجود دارد ، هر چند در زمانی که زنده یاد « عبدالرضا لاوند طی حکمی به عنوان رئیس شورای ورزش محلات منصوب شده بود و من هم عضو این شورا بودم زمین های خاکی در منطقه ی میراث فرهنگی ، مقابل دبیرستان امام خمینی(ره) از سه میدان به 17 میدان توسعه دادیم اما به صورت شبانه اداره ی میراث فرهنگی تمام تیرک های این میادین را بریده و به ناکجا آباد برد و این یکی از تلخ ترین خاطرات من در دوران ورزش است .

تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در مجموع چند تیم  پا گرفت ؟

« تاج ـ پرسپولیس ـ استقلال ابوذر ـ شمشیر ـ سازمان جوانان ـ امید هفت تپه ـ خانه ی فرهنگ روستایی ـ شهریار ـ دارایی هفت تپه  ـ هما ـ طرح نیشکر هفت تپه ، رستاخیز ، افسر  و کاغذپارس » فعالیت داشتند اما در سال 1358 و پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی  « استقلال ـ پرسپولیس ـ آپادانا ـ امید هفت تپه ـ توحید ـ جم روستای جریه که امتیاز دارایی هفت تپه را خریده بود ـ حر ریاحی ـ شاهین شهرک بهرام ـ شمشیر ـ کارگر ـ کاغذپارس ـ متحد ابوذر ـ نیرو که امتیاز کشاورز روستای داودآباد را خریده بود ـ وحدت ابوذر ـ هما ـ نیشکر هفت تپه ـ مقاومت و فجر » مسابقات باشگاهی را در دو دسته ی اول و دوم برگزار می کردند .

تاریخچه ی فوتبال شوش را شفاف توضیح دادید  اگر امکان دارد اشخاص که به عنوان رئیس یا سرپرست هیئت فوتبال فعالیت داشته اند را برای جوانان و نوجوانان امروزی نام ببرید ؟

در ابتدا  زنده یاد ابراهیم چهارلنگی از منطقه ی صنعتی هفت تپه مسئولیت هیئت فوتبال شهرستان شوش را برعهده داشت و پس از این که دارفانی را وداع گفت نامبردگان زیر به ترتیب این مسئولیت را بر عهده داشته اند :

1 ) ـ غلامرضا تعبیر زاده

2 ) ـ غلامحسین پاپی نمدی

3 ) ـ گودرز نوری

4 ) ـ محمد رضا دیناروند

5 ) ـ علی دبیریان

6 ) ـ علیرضا رحمتی

7 ) ـ سرهنگ آزاده مسعود دانش

8 ) ـ نصرالله جایمند

9 ) ـ رحیم آل کثیر

10 ) علی محمد خردمند ـ ایشان باسابقه ترین رئیس هیئت فوتبال شهرستان شوش می باشد .


در هیئت فوتبال مهمترین کمیته ، کمیته ی داوران است  ، مسئولین این کمیته را از ابتدا تا به امروز هم می توانید نام ببرید ؟

البته تمام کمیته های هیئت فوتبال مهم هستند ؛ مثلا اگر کمیته ی برگزاری مسابقات برای بازی ها برنامه ریزی نکند ، کمیته ی انضباطی اگر برای افرادی که به قانون توجه نمی کنند رأی صادر نکند و یا کمیته ی روابط عمومی اگر مسابقات را به عموم  اطلاع رسانی نکند و گزارش مسابقات را در اختیار نشریات قرار ندهد ، کمیته ی داوران به تنهایی چکارمی تواند بکند ؟

اما معرفی مسئولین کمیته ی داوران :

«جعفر دیناروند ـ  نعمت اله فیلی ـ عبدالنبی لیمن ـ حبیب چهارانگی ـ عبدالعظیم آل کثیر ـ هدایت اله انصاری » و داورانی نظیر « محمد قنبرزاده ـ گرگی والی ـ زنده یاد حمید فراهانی ـ علیرضا دهان ـ غلامحسین پور حیدری ـ صباح طاهری ـ اسماعیل عباسی ـ نادر آهنی ـ غلام جمالی ـ عبداله باوی ـ فریدون حسین زاده ـ زنده یاد فریدون حسن غلامعلی ـ عبدالحسن احمدی فر ـ رحیم امیری ـ عباس شریفی ـ عبدالرضا نیسی و محمد حافظی نژاد » در امر قضاوت زحمات فراوانی کشیده اند و  باید از شهدای ورزش هم نظیر « شهید عبدالعباس آل کثیر ـ شهید سید سکر تفاخ ـ شهید عبدالحسن ناقوسی ـ شهید عبدالامیر عمله ـ شهید یدالله دیناروند ـ شهید منصور قماشی ـ شهید مصطفی گلال زاده ـ شهید محمد رضا محمدپور  ـ شهید حبیب خنیفر ـ شهید سردار سرلشکر حسن درویشی ـ شهید  رحمن هوری ـ شهید رضا فتحی بیاتیانی ـ شهید احمد پاپی ـ شهید محمد عگبی ـ شهید کاظم صنوبر ـ شهید عبدالمحمد بیاور ـ شهید عبدالرضا چایانی ـ شهید عباس نادری و شهید فریدون سگوند » و از دست رفتگانی چون « مرحوم ولی آبله رنگی ـ مرحوم عیدی باغبان ـ مرحوم حبیب چهارلنگی ـ مرحوم محمدرضا شیرک ـ مرحوم جاسم حمزه ـ مرحوم رحمن زبید ـ مرحوم علی سیفی ـ مرحوم خداکرم سگوند ، مرحوم حاج عبدالرضا لالوند ، مرحوم حمید تیماو  و.......» به بخش تاریخچه ی ورزش فوتبال خاتمه می دهیم .

از این به بعد از فعالیت های خودت بگو ، اینکه آیا شما هم تیم داری کرده ای ؟ سرمربی یا مربی چه تیم هایی بوده ای ؟

بعد از اینکه در دوران  جوانی مینیکس و رباط صلیبی پای چپم پاره شد و زیر تیغ جراحی رفتم ، بنا به پیشنهاد برخی از دوستان که اکثرا هم ولایتی بودند و به نام آنها اشاره شد « تیم محلی شاهین» را راه اندازی کردیم ، با خرید لباس ورزشی شامل « 16 عدد پیراهن ورزشی ـ 16 عدد شورت ـ 16 جفت جوراب پوما ـ دوعدد توپ گل کاپ یک دست لباس دروازه بانی و یک جفت تور دروازه» در مجموع به قیمت 26 هزار تومان از کالای ورزشی علیزاده شماره ی (2) روز پنجشنبه 5 مهرماه1363 خریداری کردم که هنوز فاکتور آن خرید را دارم  یادش بخیر ، الان قیمت یک جفت جوراب  درجه ی یک از این قیمت بالاتر است .

روز یکشنبه 8 مردادماه 1363 اولین دیدار دوستانه ی خارج از خانه را مقابل تیم روستای حمیدآباد  برگزار کردیم و به یاد دارم که اولین بازیکنی که به تیم جذب شد فردی به نام «حمید سگوند » بود که بین بازکنان« به میشل پلاتینی» معروف شده بود و بر حسب اتفاق در خط حمله توپ می زد . در اولین بازی « سعید زبیدی» که در اوج فوتبال خود بود مقابل تیم ما بازی کرد . در تیم های محلی شرایط سنی معنایی ندارد ، بازیکنی که از تکنیک و تاکتیک و قدرت بدنی خوبی برخوردار بود به کار گرفته می شد .به همین دلیل مسن ترین بازیکن ما « عثمان عبداله صالح» از کردهای کشور عراق « البته ایرانی الاصل » و جوان ترین بازیکن ما « شهید فریدون سگوند » بود .عثمان عبداله صالح در خط دفاع و شهید فریدون سگوند در خط حمله بازی می کردند .


پرگل ترین بازی شما از سال 1363 تا سال 1364 در مقابل کدام تیم  برگزار شد و با چه نتیجه ای به پایان رسید ؟

در سال 1363پرگل ترین بازی ما در مقابل  تیمی به نام رفیش بود که با نتیجه « 7 بر 3» به نفع شاهین به پایان رسید .در سال 1364 پرگل ترین بازی ما مقابل استقلال احمد آباد بود که با نتیجه « 5 بر 0» به نفع شاهین به پایان رسید .


بیشتر در مقابل چه تیم یا تیم هایی رو در رو می شدید ؟

تیم شاهین یک حریف به نام «راستین » داشت که همیشه برای شاهین کری می خواند و هر وقت این دو تیم در مقابل هم قرار می گرفتند انگار استقلال و پرسپولیس در مقابل هم صف آرایی کرده اند ؛ اکثر نتایج تساوی به پایان می رسید « صفر بر صفر » ـ « 1 بر 1 » و نهایتا « 2 بر 2 » تا اینکه در سال 1366 در یک روز بهاری در میدان بهمن شماره ی (1) توانستیم این تیم را با نتیجه ی « 4 بر 1 » مغلوب خود نماییم .

نفت بهداشت که به مربیگری «شهید موسی مروانی» مدیریت می شد رقیب دوم ما محسوب می شد که این تیم را در پائیز سال 1367 با نتیجه «5 بر 3 » شکست دادیم  ؛ و سومین تیمی که بیشترین بازی را در مقابل آن داشتیم « کشاورز» به مربیگری « سعید دیناروند» بود البته همین «سعید دیناروند ، بهمن چشمه خاور و زنده یاد خداکرم سگوند » معمولا با هر دو تیم کشاورز و بهمن بازی می کردند .


کل بازی هایی را که انجام داده اید با نتیجه ی مسابقات را به یاد دارید ؟

در سال 1363 (سال تشکیل این تیم) در مجموع 37 بازی داشتیم  که 18 بازی را با برد ـ 13 تساوی و 7 شکست داشتیم.در این سال 90 گل را وارد دروازه ی حریفان کردیم و 20 گل وارد دروازه ی تیم ما شد .

در سال 1364 در مجموع 119 بازی داخلی و خارج از شوش داشتیم که70 بازی را بردیم 19 بازی به تساوی کشیده شد و در 21 دیدار شکست خوردیم .در این سال  توانستیم 176 گل را با تور دروازه ی حریفان آشنا کنیم  و 73 گل را دریافت نماییم .

در سال 1365 120 بازی را در مجموع برگزار کردیم که 74 بازی منجر به پیروزی شد ، 26 بازی را مساوی کردیم و 20 بازی مغلوب حریفات شدیم .در این سال 200 گل را به ثمر رسانیم و 45 گل را دریافت کردیم .

در سال 1366 در مجموع 131 بازی را انجام دادیم که 80 پیروزی ؛ 30 تساوی و و 31 شکست را به همراه داشت .این سال را باید پرفروغ ترین سال برای تیم شاهین دانست چون در مجموع 215 گل را وارد دروازه ی حریفات کردیم و 30 گل را حریفان وارد دروازه ی ما کردند .

و در سال 1367 که آخرین سالی بود که به نام شاهین توپ می زدیم در مجموع 120 بازی را داشتیم  که 67 بازی با برد همراه بود 32 تساوی را تجربه کردیم و در 21 مسابقه شکست خوردیم .در این سال 201 گل را به ثمر رساندیم و 35 گل را دریافت نمودیم .


مثل کامپیوتر به نتایج کل مسابقات اشاره می کنید ، آیا آنها را از قبل در دفتری ثبت کرده اید که دقیق به آنها اشاره می کنی ؟

بله ؛ من از همان ابتدا یعنی در اولین بازی سال 1363 یک دفتر بزرگ 200 برگ تهیه کرده  بودم و هر صفحه را به تنظیم گزارش هر بازی در نظر گرفته بودم و به همین منظور است که به عنوان تاریخچه ی تیم شاهین در اختیار دارم . و اما ترین های تیم شاهین به سرمربی گری خودم :

مغرورترین بازیکن ( حمید سگوند)

بهترین دروازه بان : سهاب الفتی(نجوان) این دروازه بان  بهترین گلر استقلال شوش محسوب می شد .

بهترین مدافع : داریوش آهنی و نادر فیلی

بهترین هافبک : احمد کریمی و جاسم سرخه

بهترین مهاجم : احمد رحمتی گردالی ـ هژبر(حجت)معتمد و حمید سگوند

با اخلال ترین بازیکن : کرمی رحمتی اصل(سگوند)

پر حرف ترین بازیکن : عیدی سگوند

متعصب ترین بازیکن : هژبر معتمد و هوشنگ سگوند معروف به شوگر

پدیده ی سال : شهید فریدون سگوند

آخرین بازی خارج از خانه تیم شاهین : روز چهارشنبه 21دی ماه 1367 در مقابل  صفی آباد .

آخرین بازی تیم شاهین : دوشنبه 15 اسفند ماه 1367 در مقابل تیم کشاورز


تمام بازی های تیم شاهین در شهرستان شوش و شهرستان های مجاور بوده است ؟

خیر ما پنج بازی در استان ایلام« شهرستان های ایلام و دهلران » بازی داشته ایم ـ یک دیدار دوستانه در سوسنگرد با شاهد این شهرستان داشته ایم که به یاد دارم  بازیکن ریز نقشی به نام عقیل عیسوند داشتیم که یک گل زیر طاق به شاهد سوسنگرد زد و یکی از تماشاگران سوسنگردیچنان از این گل خوشش آمد که یک فقره چک به این بازیکن هدیه داد ـ سه بازی با نیرو و دو بازی با راه آهن اندیمشک داشته ایم ـ پنج با به اهواز رفته ایم و سه بار هم به پلدختر استان لرستان رفته ایم اما بیشترین بازی های ما علاوه بر شوش در شهرک ها و حومه ی سه شهرستان « دزفول ـ اندیمشک و کرخه » بوده است که البته آن زمان کرخه به نام بخش شاوور ، بخشی از شهرستان شوش بود .

بعد از سال 1367 فعالیت خود را کنار گذاشتید و پرونده ی شاهین بسته شد ؟

پیشتازان گل در سال 1363 :

احمد رحمتی گردالی 40 گل  ـ هژبر معتمد 31گل ـ حمید سگوند 19 گل

پیشتازان گل در سال 1364 :

احمد رحمتی گردالی 59 گل ـ هژبر معتمدی 57 گل و حمید سگوند 53 گل ـ غلامحسین وروندی 7 گل

پیشتازان گل در سال1365 :

احمد رحمتی گردالی 70 گل ـ هژبر معتمدی 50 گل ـ غلامحسین وروندی 47 گل ـ حمید سگوند 20گل ـ شهید فریدون سگوند 13 گل

پیشتازان گل در سال 1366 :

احمد رحمتی گردالی 82 گل ـ هژبر معتمدی 53 گل ـ غلامحسین وروندی 50 گل شهید فریدون سگوند 15 گل ـ حمید سگوند 10 گل صیدعباس خیرآبادی5 گل

پیشتازان گل در سال 1367 :

هژبر معتمدی 80 گل ـ حمید سگوند 53 گل ـ غلامحسین وروندی 41 گل ـ احمد رحمتی گردالی 17 گل ناصر پورعظیمی 5 گل و غلامعلی حامدی 5 گل

فقط در بازی های دوستانه فعالیت داشته اید یا در یادواره ها هم شرکت کرده اید ؟

علاوه بر یادواره هایی که به میزبانی خودمان برای « زنده یاد بهمن یارمحمدی ـ شهید فریدون سگوند و زنده یاد رحمن زبید » برگزار شده همیشه در « یادواره های  استقلال احمد آباد ـ یادواره ی شهید منصور سگوند ، یادواره های استقلال و پرسپولیس میان آب و یادواره ای در اهواز به نام یادواره ی شهدا» حضور داشته ایم .


آیا در پایان سال 1367 پرونده ی تیم شاهین برای همیشه بسته شد؟ لطفا توضیح دهید ؟

خیر بسته نشد ، آن زمان با عزیز دانیالی رئیس سابق اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش صحبت کردیم تا از راهنمایی های ایشان برای باشگاهی کردن تیم محلاتی شاهین صحبت کنیم ، ایشان گفتند اگر قصد دارید که در مسابقات باشگاهی شرکت کنید اولین مرحله این است که نام تیم خود را عوض کنید چون در مسابقات باشگاهی هر شهرستان دو تیم به یک اسم نمی توانند در مسابقات شرکت کنند ، الان شهرک سگوند که بعد از انقلاب به نام شهرک خلخالی تغییر نام یافته بود و بعد از چند سال به اسم شهرک بهرام تغییر نام یافت ، تیمی به نام شاهین دارد ، در روستای عمله ی تیمور«ابوذرغفاری» هم تیم هایی به نام « استقلال و پرسپولیس » فعالیت داشت و چون در مرکز شوش دو تیم با سابقه به همین نام وجود داشت این دو تیم مجبور شدند در ابوذرغفاری نام خود را عوض کنند که «استقلال به نام آپادانا »

لذا ما هم با تشکیل یک جلسه نام «آکراپل» را انتخاب کردیم که باز عزیزدانیالی گفت : این واژه یونانی است و شما باید از نام ایرانی استفاده کنید ، دوباره تشکیل جلسه دادیم و چون من نمایندگی و خبرنگاری روزنامه ی کار و کارگر را بر عهده گرفته بودم قصد داشتیم که به نام روزنامه ی کار و کارگر فعالیت کنیم ولی باز مخالفت شد و گفتند چون در شهرک سلمان فارسی یک تیم به نام کارگر وجود دارد شما نمی توانید با اضافه کردن پیشوند یا پسوند از این نام استفاده کنید تا اینکه یکی از بازیکنان ما به نام « بهمن یارمحمدی» به علت بیماری سرطان خون از این دنیا رفت ، لذا نام « بهمن» را برای تیم  انتخاب کردیم .

این پروسه چهارسال طول کشید و عزیزدانیالی جای خود را به فرد دیگری داد و بخشنامه ها و دستورالعمل ها هم عوض شد و به این راحتی نمی شد تیمی را باشگاهی کرد تا اینکه بخت یاری کرد و به عنوان نماینده تام الاختیار دسته ی ورزشی امید هفت تپه منصوب شدم و در مسابقات باشگاهی با نام « امید بهمن» رسما فعالیت خود را آغاز کردیم .

بازیکنان صاحب نام و مطرحی هم با شما بازی می کردند ؟

تا قبل از این که وارد مسابقات باشگاهی شویم بله بازیکنان مطرح و صاحب نامی در تیم محلی ما بازی می کردند ، مثلا از پرسپولیس شوش «پرویزخان ساکیان ، غلامعلی کلیدار ، حسین حیوری ، عبدالحسن چنانی  و ولید حیوری» ، از استقلال شوش « سهراب الفتی(نجوان) ـ داریوش آهنی ـ محمد خلفی و حمید نیسی » ، از تیم مقاومت « محمد شمسی زاده» ، از تیم جنوب (ابومسلم) « ناصر چنانی ، زامل چنانی و مهندس طاهر ناصر » ، از تیم توحید « رضا حیدری ـ بهروز دارعلی ـ  احسان نیسی و امین نیسی » ، از تیم هما « عبدالحسین نجیب پور ، محمد لطیفی ، حسین امله زاده و برادران داریوش و محمد خنیفر »و از باشگاه نیشکر هفت تپه « غلامعلی حامدی فر »در برخی از مسابقات  مهم با تیم ما همکاری می کردند .


تیم شاهین از خود چه بازیکنانی داشته است ؟

دروازبان ها :

زنده یاد علی انصاری ـ مجید گردالی ـ جمال دیناروند

مدافعان :

ناصر پور عظیمی ـ کرمی رحمتی ـ عثمان عبدالله صالح ـ صید عباس خیرآبادی ـ عیدی سگوند ـ هوشنگ سگوند ـ نادر فیلی ـ خیرعلی سگوند ـ محمد مستور ـ خانجان سرخه ـ علی بهروی ، رامین بلداجی  و اسفندیار سگوند

خط میانی :

احمد کریمی ـ رضا عمله ـ حسن بابایی ـ محمد خنیفر ـ محمود حسونی ـ عظیم مرادی ـ مجید مرادی ـ کاظم (ناصر) الهایی سحر ـ رمضان  الهایی سحر ـ جاسم سرخه ـ عظیم کرد ـ کریم سرخه(کریدی) ـ مانده خسرو شاه آبادی ـ سید سعید اعرجی ـ علیمراد واهبی ـ جواد دیناروند


مهاجمین :

احمد رحمتی گردالی ـ هژبر(حجت) معتمدی ـ غلامحسیم وروندی ـ حمید سگوند ـ شهید فریدون سگوند ـ محمد پور زارع ـ مسعود شکرخدایی ـ هاشم ساکی ـ بهروز ساکی ـ محمد حسین دزفولی ـ روزه درغیش و مجید کریمی

البته لازم به توضیح است که این بازیکنان از زمان تأسیس تیم شاهین تا قبل از حضور در مسابقات باشگاهی با ما فعالیت داشته اند .

در این مدت از طرف اداره ی تربیت بدنی« ورزش و جوانان یا هیئت های ورزشی حکم و یا مسئولین به شما محول گردید  ؟

بله در مجموع 16 بار مسئولیت های مختلفی به شرح زیر به من محول شد :

1 ) ـ در روز پنجشنبه 2 شهریورماه 1374 طی حکمی از طرف فریدون شادفر سرپرست اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش به عنوان « عضو هیئت فوتبال » منصوب شدم .

2 ) ـ در روز سه شنبه 28 شهریورماه 1374 طی حکمی از طرف فریدون شادفر سرپرست اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش  به عنوان « جانشین و مسئول اجرایی مسابقات رده بندی آزاد پینگ پنگ » رده ی سنی بزرگسالان  به پیشنهاد سید عبدالحمید حجازی رئیس هیئت پینگ پنگ شهرستان شوش منصوب شدم .

3 ) ـ روز چهارشنبه 29 شهریورماه 1374 طی حکمی از طرف فریدون شادفر سرپرست اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش به عنوان « مسئول کمیته ی اجرائی مسابقات فوتبال  رده ی سنی بزرگسالان دسته ی یکم شهرستان شوش » منصوب شدم .

4 ) ـ روز پنجشنبه 27 مهرماه1374 بنا به پیشنهاد هیئت فوتبال  بنا به نامه ی شماره ی 311 مورخ 23 مهرماه1374 طی حکمی ازطرف فریدون شادفر رئیس اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش به عنوان « مسئول اجرتئی مسابقات و روابط عمومی و گوینده ی ورزشگاه جهان پهلوان تختی » منصوب شدم .

5 ) ـ روز دوشنبه 18 دی ماه1374 بنا به پیشنهاد هیئت فوتبال ، طی حکمی از طرف  برهان زبیدی سرپرست اداره ی تربیت بندی شهرستان شوش به عنوان « مسئول کمیته ی روابط عمومی » منصوب شدم .

6 ) ـ روزیکشنبه 13 اسفند ماه1374 طی حکمی به شماره 3787/25 در مین تاریخ  توسط برهان زبیدی سرپرست اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش به عنوان « سرپرست هیئت والیبال این شهرستان) منصوب شدم .

7 ) ـ روز شنبه 2 تیرماه1375 طی حکم شماره ی 24/الف/75 به همین تاریخ توسط محمد حسین قربانی نماینده ی تام الاختیار دسته ی ورزشی امید هفت تپه به عنوان « سرمربی تیم های پایه ی نوجوانان و جوانان » در مسابقات باشگاهی شهرستان شوش منصوب شدم .

8 ) ـ روز سه شنبه 10 مهرماه1375 طی حکم شماره ی 16247 ـ / 4 ـ 1/209 به همین تاریخ  توسط اصغر باقریان مدیر کل اداره ی تربیت بندنی استان خوزستان  به عنوان « رئیس هیئت والیبال شهرستان شوش» منصوب شدم .

9 ) ـ روز شنبه 16 فروردین ماه 1376 طی حکم شماره ی 1 به همین تاریخ توسط احمد خدادادگان  مؤسس دسته ی ورزشی استقلال شوش به عنوان  « سرمربی تیم های نونهالان ـ نوجوانان  ـ جوانان و امید » این باشگاه فرهنگی و ورزشی منصوب شدم .

10 ) ـ روز پنجشنبه 30 مردادماه1376 طی حکم شماره ی 956/25 به همین تاریخ به خاطر  حضور در کلاس آموزش فوتبال تابستانه  که توسط هیئت فوتبال برگزار گردید  به عنوان « فرد با استعداد و نمونه » در کلاس به پیشنهاد نصرالله جایمند رئیس هیئت فوتبال توسط برهان زبیدی رئیس اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش  مفتخر به دریافت لوح یادبود شدم .

11 ) ـ در روز پنجشنبه  13 خرداد ماه1378 طی نامه ی شماره ی 22به خاطر حضور در کلاس مربیگری فوتبال درجه ی 2 و طب ورزش طی دو روز « گواهی نامه ی شرکت در کلاس مربیگری» به امضاء « محمدرستم منش رئیس هیئت فوتبال استان و حسن سالمی مسئول کمیته ی آموزش فوتبال استان خوزستان» را دریافت نمودم .

12 ) ـ روز دوشنبه 4 مردادماه1378 طی حکم شماره ی 281 به همین تاریخ از طرف علیمحمد خردمند به عنوان « مسئول کمیته ی اجرایی مسابقات محلات » منصوب شدم که در این حکم از من خواسته شده بود  اعضای کمیته ی برگزاری مسابقات در « جنوب ـ مرکز و شمال شهر شوش » را معرفی کنم .

13 ) ـ روز دوشنبه 19 اردیبهشت ماه 1379 به پیشنهاد هیئت فوتبال  طی حکم شماره ی 287/25 به همین تاریخ از طرف برهان زبیدی رئیس اداره ی تربیت بدنی به عنوان « مسئول کمیته ی برگزاری مسابقات فوتبال محلات در شهر و روستا» منصوب شدم .

14 ) ـ روز شنبه 29 دی ماه 1380 طی ابلاغ شماره ی 2334/25 به همین تاریخ توسط برهان زبیدی رئیس اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش در مسابقات  فوتبال سال 1380 رده ی سنی جوانان  به عنوان « مربی نمونه ی هیئت فوتبال همراه با تیم جوانان امید بهمن»  معرفی شدم .

15 ) ـ روز شنبه 29 خردادماه 1395 طی حکم شماره ی 100/خ/95 به همین تاریخ از طرف شریف احمدی سرپرست هیئت ورزشی بیماران خاص و پیوند اعضاء به عنوان « دبیر هیئت » منصوب شدم .

16 ) ـ روز یکشنبه 29 دی ماه 1398 طی حکم شماره ی 305/30/98 به همین تاریخ توسط علیمحمد خردمند رئیس هیئت فوتبال شهرستان شوش به عنوان « مسئول کمیته ی روابط عمومی » منصوب شدم .


در این مدت افتخارات رسمی هم به صورت انفرادی یا تیمی داشته ید ؟

همانطور که توضیح دادم بعد از اینکه به خاطر پارگی منیسک و آسیب دیدگی رباط صلیبی  زانو از حرفه ی بازیکن در آمده و به جمع مربیان ملحق شدم آن زمان یکی از جوان ترین مربیان بودم در حالی که در تیم زیر نظر خودم بازیکنانی با سن بالا و متأهل داشتم ولی احترام مرا همیشه به عنوان مربی داشتند در آن زمان شش دوره یادواره به نام «زنده یاد بهمن یارمحمدی» ـ سه دوره به نام« شهید فریدون سگوند » ـ دو دوره به نام «زنده یاد رحمن زبید» و چهار دوره به نام « شهدای شوش» بین تیم های محلات برگزار کردم که یکی از این دوره ها در پنج رده ی سنی و در سه میدان خاکی زیر نظر « خودم ـ فریدون علیزاده و عیسی سرخه» برگزار شد دسته ی ورزشی بهمن در کل این دوره ها و یادواره ها بی مقام نبود و «اول ـ دوم و یا سوم » می شد و در سه دوره هم به عنوان «تیم اخلاق بدون دریافت کارت »شناخته شد .

اما از زمانی که بهمن در مسابقات رسمی و باشگاهی به نام « امید بهمن» پا به میدان گذاشت افتخارات  زیر را کسب نمود :

1 ) ـ کسب « مقام سوم» در مسابقات باشگاهی شهرستان شوش در رده ی سنی جوانان به عنوان سرمربی همراه با تیم استقلال شوش در سال 1376

2 ) ـ دریافت لوح تقدیر  به عنوان رئیس هیئت والبیال شهرستان شوش به خاطر میزبانی مسابقات لیگ والیبال استان خوزستان در سال 1376 توسط برهان زبیدی رئیس اداره ی تربیت بدنی .

3 ) ـ دریافت لوح تقدیر  به عنوان رئیس هیئت والبیال شهرستان شوش به خاطر میزبانی مسابقات لیگ والیبال استان خوزستان در سال 1377 توسط برهان زبیدی رئیس اداره ی تربیت بدنی .

 4) ـ کسب « مقام دوم » در مسابقات باشگاهی والیبال شهرستان شوش در رده ی سنی بزرگسالان  به عنوان سرمربی همراه با تیم بهمن شوش در سال1378 .

5 ) ـ دریافت لوح تقدیر  به عنوان رئیس هیئت والبیال شهرستان شوش به خاطر برگزاری مسابقات لیگ والیبال شهرستان شوش در سال 1378 توسط برهان زبیدی رئیس اداره ی تربیت بدنی .

6 ) ـ کسب « مقام دوم» در مسابقات باشگاهی شهرستان شوش در رده ی سنی نوجوانان به عنوان سرمربی همراه با تیم امید بهمن شوش در سال 1378 .

7 ) ـ  کسب « مقام دوم» در مسابقات باشگاهی شهرستان شوش در رده ی سنی جوانان به عنوان سرمربی همراه با تیم امید بهمن شوش در سال 1378 .

8 ) ـ کسب « مقام اول» در مسابقات باشگاهی شهرستان شوش در رده ی سنی نونهالان به عنوان سرمربی همراه با تیم امید بهمن شوش در سال 1379 .

9 ) ـ کسب « مقام اول» در مسابقات گرامیداشت هفته ی تربیت بدنی و ورزش به میزبانی شهرداری شوش در رده ی سنی «بزرگسالان»  به عنوان سرمربی همراه با تیم بهمن شوش در سال 1379 .

10 ) ـ کسب «مقام دوم»  در مسابقات قهرمانی باشگاه های شهرستان شوش  رده سنی «نونهالان» برای دومین سال متوال به عنوان «سرمربی »  همراه با تیم « امید بهمن» در سال 1380 طی حکم شماره ی 1521/25 مورخ 11 مهر 1380 به امضاء علی محمد خردمند رئیس هیئت فوتبال و برهان زبیدی رئیس اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش .

استاد جعفر دیناروند به خاطر همین فعالیت هایی که داشته ام و از نزدیک شاهد این فعالیت ها بوده است در « کتاب ورزش شوش از آغاز» در بخش « خدمتگزاران ورزش شوش در گذر تاریخ » صفحه ی167 با چاپ عکس من به عنوان « مربی فوتبال پایه » نام برده است که جا دارد از این استاد فرهیخته تشکر و قدردانی نمایم . این کتاب با شماره ی شابک 0 ـ 48 ـ 6349 ـ 600 ـ 978 وشماره ی کتابشناسی ملی 2718547علاوه بر اینکه در کتابخانه ی ملی کشور وجود دارد در دست مخاطبین این کتاب نیز قرار گرفته است .

11 ) ـ کسب «مقام اول»  مسابقات مینی فوتبال «گرامیداشت هفته ی دولت » به عنوان « سرمربی»  همراه با تیم بزرگسالان «امید بهمن»  به شماره ی حکم 2413/35 مورخ 12 آذرماه 1380 به امضاء برهان زبیدی رئیس اداره ی تربیت بدنی شهرستان شوش .


در این دوران خاطرات تلخ و شیرینی هم داشته ای ؟

تا دلتون بخواد ورزش آبستن خاطرات تلخ و شیرین است ، تلخ ترین خاطره ام همین کنار گذاشتن فوتبال به عنوان بازیگر در دوران نوجوانی بود ، پس از آن تصادف شدیدی که در سال  1387 داشتم و پای راستم از زیر زانو از 7 نقطه شکست و سومین خاطره ی تلخم قطع پای راست از زیر زانو به خاطر دیابت بود ، اما خاطرات شیرین خیلی بیشتر از خاطرات تلخ هستند ؛ « پیدا کردن دوستان جدید همانند دوران تحصیلی ـ قهرمانی در هر دوره از مسابقات ـ انتخاب به عنوان مربی نمونه در حالی که از نظر فنی خیلی از مربیان آن سال یک سر و گردن از من بالاتر بودند البته چون  تیم من در آن دوره حتی یک کارت زرد دریافت نکرده بود به عنوان مربی نمونه انتخاب شدم ـ به یاد دارم در ساعت 14 یک روز تابستانی و هوای دم کرده به تنهایی با ریسمان و یک متر50 متری  داشتم میدان شماره (1) بهمن را برای یک دیدار مهم و حساس خط کشی می کردم که مشاهده کردم پیر و پیشکسوت ورزش خوزستان و شهرستان شوش یعنی« گرگین والی » که کارگر نیشکر هفت تپه بود وقتی که می بیند یک نفر در میدان در حال خط کشی است از سرویس پیاده شده و قدم زنان به طرف من می آمد ؛ ابتدا نمی دانست که « خان » است لذا سرگرم خط کشی بودم تا اینکه به من رسید و گفت « خسته نباشی پهلوان» و خواست دست مرا ببوسد خیلی خجالت کشیدم و به همین منظور اجازه ندادم چون او برای ورزش شوش یک الگو بود ، گرگین ولی گفت : «از سرکار می آمدم دیدم که در این هوای شرجی مشغول خط کشی زمین هستی ؛ پیش خودم گفتم این چه عشقی به ورزش دارد که بدون کمک کسی به تنهایی دارد خط کشی می کند به همین منظور از ماشین پیاده شدم تا هم خسته نباشید بگویم و هم اگه اجازه بدی کمکت کنم ـ گفتم : خان  شما از سرکار آمده ای و منم کارم رو به اتمام است این خاطر هیچ وقت از یادم نمی رود در حالی که جوانان و نوجوانان امروز نه احترام بزرگتر را دارند و حتی در مقابل والدین درشتی می کنند ، البته منظورم نوجوان و جوانانی که با قرآن مأنوس می شوند ، حلال و حرام سرشان می شود ، به دنبال سبک زندگی ساده هستند نیست چون اینها برای کشور سرمایه هستند .


اما دو خاطره ی شیرین دیگر هم دارم یکی به برگزاری مسابقات فوتبال در پنج رده ی سنی برمی گردد ، امتحانات دانش آموزان تمام شده بود و فصل تابستان را در پیش رو داشتیم ؛ تا آن زمان حتی در مسابقات باشگاهی ، بازیها از رده ی سنی « نوجوانان تا بزرگسالان » برگزار می شد و اصلا از برگزاری مسابقات نونهالان حتی در استان خوزستان خبری نبود ، این شد که با دعوت از دو نفر از بهترین دوستانم« فریدون علیزاده از دبیران ورزش اداره ی آموزش و پرورش و عیسی سرخه مربی تیم سایپا» دعوت کردم در در جلسه ای شرکت کنند ، هر سه نفر به این تفاوفق رسیدیم که در سه میدان « بهمن (1) و (2) و خلیج» مسابقات یادواره ی «زنده یاد بهمن یارمحمدی» را در پنج رده ی سنی با شرایط سنی بر اساس آیین نامه فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی ایران برگزار کنیم ، « من به عنوان سرپرست زمین بهمن شماره(1) ـ عیسی سرخه به عنوان سرپرست زمین بهمن شماره(2) و فریدون علیزاده به عنوان سرپرست زمین خلیج » انتخاب شدیم ، دومین جلسه ای که برگزار شد با تعدادی از داوران بود که از آنها خواسته شد طبق قوانین قضاوت کنند و از تیمی حتی میزبان مسابقات به هیچ عنوان جانبداری نکنند ، دعوتنامه ها به سرپرستان  تیم های « جنوب ـ مرکز و شمال شهر » و حتی روستاهای حومه ی شوش ارسال شد و بعد از تشکیل جلسه ی  قرعه کشی مسابقات برای پنج رده ی سنی به شرح زیر برنامه ریزی شد :

رده ی سنی نونهالان 24 تیم در 6 گروه 4 تیمی ـ محل برگزاری مسابقات میدان بهمن(2)


رده ی سنی نوجوانان 24 تیم در 6 گروه 4 تیمی ـ محل برگزاری مسابقات میدان خلیج


رده ی سنی جوانان 24 تیم در 6 گروه چهار تیمی ـ محل برگزاری مسابقات میدان بهمن (1)


رده سنی امید 24 تیم در 6 گروه 4 تیمی ـ محل برگزاری مسابقات میدان بهمن(2)


رده سنی بزرگسالان 24 تیم در 6 گروه 4 تیمی ـ محل برگزاری مسابقات زمین بهمن(1)


این مسابقات به صورت هم زمان و فقط با اختلاف ساعت نسب به همدیگر برگزار شد هیچ کس باور نمی کرد که ما این مسابقات را بدون کوچکترین تنش و درگیری و بدون نیاز به حضور نیرروی انتظامی برگزار کنیم ، برای هر بازی حداکثر 120 دقیقه در نظر گرفته بودیم و بین هر مسابقه برای سرپرستان زمین ها یک ساعت استراحت درنظر گرفته بودیم ـ صبح ها که هوا خنک تر بود را به مسابقات « نونهالان ، نوجوانان و جوانان» اختصاص دادیم ، و مسابقات « امید و بزرگسالان» را عصرها برگزار کردیم ، فینال رده ی سنی بزرگسالان را در زمین چمن شماره (2) ورزشگاه جهان پهلوان تختی شوش بین تیم های شهاب به مربیگری غریب حسینی و بهمن به مربیگری خودم برگزار شد ، آن زمان سرپرست تیم بهمن عبدالرضا مانعی شهردار سابق شوش بود . هدف این بود که این دیدار در چمن شماره یک برگزار شود که از سیستم صوتی هم استفاده کنیم اما هیئت فوتبال شهرستان شوش گفت « چون قرار است فردا در این چمن یک دیدار رسمی برگزار شود به خاطر جلوگیری از پاک شدن خط کشی » در چمن شماره دو مسابقه ی فینال را برگزار کنید .

این فینال با حضور جمعی از مسئولین دستگاه های دولتی با نظم برگزار شد و با برد تیم شهاب و با نتیجه ی 2 بر 1 خاتمه یافت ، شهاب قهرمان شد و بهمن به نایب قهرمانی(مقام دوم) قناعت کرد .

در روز فینال بزرگسالان جوایز زیادی در نظر گرفته شده بود و علاوه بر سه کاپ برای تیم های اول ، دوم و تیم اخلاق و یک دست پیراهن 16 تایی برای تیم اول ـ 16 شورت ورزشی برای تیم دوم و 16 جفت جواب برای تیم سوم و همچنین جوایزی برای سه نفر از داورانی که بیشتری قضاوت را برعهده داشته اند و همچنین سرپرستان زمین ها  برای « بهترین گل زن ـ بازیکن اخلاق ـ مسن ترین بازیکن ـ جوان ترین بازیکن ـ متعصب ترین بازیکن ـ بهترین پاس دهنده ی گل ـ بهترین دروازه بان ـ بهترین مدافع ـ بهترین هافبک آ بهتریم مهاجم و حتی بهترین توپ جمع کن» جوایزی اهدا گردید .یادش بخیر زنده یاد یکی از بزرگان تیم توحید که نام او را فراموش کرده اند گفت : « برگزاری مسابقات پنج رده ی سنی آن هم به صورت همزمان و در فاصله ی دو/2 ماه با در نظر گرفتن این همه کاپ ـ مدال  و توپ و هدایا کار هر کسی نیست و باید در تاریخ فوتبال شوش این را ثبت کرد .»

آخرین خاطره ی شیرین من از فوتبال این است که بعد از برگزاری مسابقات این پنج رده به منصور احمدی که آن زمان دبیر و نصراله جایمند رئیس هیئت فوتبال بود پیشنهاد دادم در فرصت باقیمانده از تابستان بیایید برای اولین بار در سطح خوزستان مسابقات رسمی نونهالان را برگزار کنید ، این پیشنهاد پذیرفته شد  و تیم نونهالان بهمن با استفاده از بازیکنانی نظیر «علیرضا شوهانی ـ متین وفایی ـ علیرضا شکیبایی ـ علی نیسی ـ علی عبدزاده ـ امین جوخ ـ مهدی کرم الهی ـ مصطفی معتمد ـ سید مهدی اعرجی ـ محسن نوری و...... » به قهرمانی مسابقات دست یافتیم  . این را هم اضافه کنم تیم نونهالان بهمن در مسابقات پنج رده ی سنی از بین 24 تیم شرکت کننده نیز به عنوان قهرمانی رسیده بود .

نام چند نفر از پیشکسوتان فوتبال شوش را که زحمات زیادی را کشیده اند را در صورت امکان نام ببرید ؟

جواب این سئوال برای من بسیار سخت و دشوار است  چون شهرستان شوش  خصوصا در رشته ی ورزشی فوتبال پیشکسوتان زیادی دارد مثلا « محمدرضا دیناروند ـ مرتضی دیناروند ـ علیمحمد خردمند ـ گرگین والی ـ پاپی قاسمی ـ عبدالمحمد و پرویز ساکیانی ـ غلامعلی کلیدار ، علی دیناروند و.....دهها نفر دیگر»  و از بین داوران« جعفر دیناروند ، عبدالنبی لیمن ، علیرضا دهان ، زنده یاد حمید فرهانی ، زنده یاد فریدون حسن غلامعلی ، رحیم امیری ، عباس عبدالخانی و.... » اما اگر از دیدِ خبرنگاری بخواهم کسی را نام ببرم باید از « یدا... توحیدی» نام ببرم که حتی حیاط و زندگی خود را برای فوتبال فروخت یا «عبدالزهرا عرب کمری» که با موتورسیکلت هوندا 125 خود از روستاها بازیکن به استادیوم می آورد تا در هیئت فوتبال با آنها قرارداد ببندد ولی بعضی از این بازیکنان با دیگر باشگاه ها قرارداد می بستند .


یک سئوال کاملا خصوصی که در جواب دادن یا ندادن آن مختار هستید ، گرایش به چه رنگی دارید؟

معمولا هر ایرانی طرفدار یک تیم ایرانی یا خارجی است ، اگر به عنوان یک فرد عادی به خواهم جواب این سئوال را بدهم  من طرفدار بازیکن با اخلاق و تکنیکی هستم مثلا از بازیکنانی که در استقلال و پرسپولیس تهران توپ زده اند من از بین پرسپولیسی ها از « علی پروین ـ محمد حسن انصاری فرد ، ناصر محمدخانی ، فرشاد پیوس ، کریم باوی ، علی کریمی ، زنده یاد علی انصاریان و زنده یاد مهرداد میناوند» و از بین استقلالی ها از « زنده یاد ناصر حجازی ، زنده یاد منصور پورحیدری ، حسن روشن ، عبدالعلی چنگیز ـ مجیدنامجو مطلق ، شاهین بیانی، رضا احدی، بهتاش فریبا و رضا احدی» نسبت به دیگر بازیکنان بیشتر خوشم می آید چون هم  از تکنیک و تاکتیک به خوبی استفاده می کردند و نسبت به سایر بازیکنان کمتراخطار را از داوران گرفتند البته « احمد رضا عابدزاده ، غلامرضا فتح آبادی  وشاهرخ بیانی » که در هر دو تیم  توپ زده اند ، بازیکنان خوبی بودند ؛ اما اگر بخواهیم از دیدِ خبرنگاری به این سئوال جواب بدهم زمانی که تیم پرسپولیس در مسابقات لیگ استان خوزستان به سرمربیگری « سعید زبیدی یا امین سرخه » حضور داشت من به عنوان خبرنگار و عکاس در تمام بازی های خانگی این تیم حضور داشتم و گزارش مسابقات را در پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز منتشر می کردم ، زمانی هم که استقلال به مربیگری غلامعلی حیدری پور در گذشته و هادی حسن زاده قبل از این دوره در مسابقات لیگ استان حضور داشتند باز همین کار را انجام می دادم و برای تیم های « کاغذپارس ـ نیشکر ـ شمشیر ـ جنوب و نیرو» هم به همین روش در مسابقاتی که میزبان بودند بدون جانب داری گزارش های خود را منتشر می کردم ؛ الان خیلی ها به جز عده ی محدودی نمی دانند که من قلبا طرفدار کدام  رنگ هستم ولی در کل از بازی های تیم ملی ایران خوشم می آید و از بین تیم های خارجی طرفدار برزیل و بارسلونا هستم .

بالاخره گرایش مسقیم خود را اعلام نکردی ؟

طرفدار یک رنگ خاص هستم اما یک خبرنگار نباید از تیم و یا رنگی جانبداری کن ؛ چون در چنین شرایطی قلمش نمی تواند حقایق را بنویسد ولی برای از دوستان پرسپولیسی و همچنین استقلالی پی برده اند که طرفدار چه رنگی هستم اما همانطور که گفتم تعصب کورکورانه روی تیم یا رنگی ندارم ، طرفدار «بازی خوب و تماشاچی پسند و بازیکن فنی دارای اخلاق ایده آل هستم .


تا کنون کتابی را به عنوان نویسنده یا مؤلف منتشر نکرده ای؟

خیر ، ولی تاکنون چهارنفر از دوستان مشوق شده اند که این کار فرهنگی را انجام دهم ، ابتدا «رضا طاهری» مدیر کانون بسیح هنرمندان سپاه ناحیه ی شوش دانیال(ع)اولین کسی که در راستای نمایشنامه نویسی کتاب « شب یازدهم» را منتشر و طی مراسمی منتشر کرد از من خواست که نمایشنامه هایم را به صورت مجموعه نمایشنامه به صورت کتاب منتشر کنم اما جدی نگرفتم . امید کرمی رئیس انجمن نویسندگان اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان دومین مشوق از من خواست که در زمینه ی کارگاه های آموزش خبرنگاری و عکاسی کتابی را منتشر کنم حتی بنده ی خدا حاضر بود در تأمین هزینه ی چاپ و نشر یاری کند باز جدی نگرفتم ـ استاد جعفر دیناروند که خود یکی از نویسندگان و مؤلفان به نام شهرستان شوش است و کتاب هایی نظیر « اصول و فلسفه تعیلم و تربیت ، شوش و بزرگان آن ، داستان های تربیتی ، ورزش شوش از آغاز، قوم شناسی شوش(لرشناسی) ، شوش شناسی» را منتشر کرده است و همچنین کتاب های  «تربیت در عاشورا ، نظرات تربیتی من و خاطرات تربیتی »در نوبت انتشار دارد ؛  به من گفت : «حتی اگر با تیراژ پایین شده همین خاطرات زندگی خود را در بخش های « دوران انقلاب اسلامی ـ هشت سال دفاع مقدس ـ ورزش ـ رسانه و مطبوعات و هنرهای نمایشی» را در قالب یک کتاب منتشر کند ، این کار سه مزیت دارد  1 ـ یک جلد از این کتاب در کتابخانه ی ملی کشور نگهداری می شود 2 ـ اسم شما در فهرست نویسندگان و مؤلفان ثبت می گردد و هر وقت بخواهند بن کتابی بدهند ، نویسندگان و مؤلفان را در اولویت قرار می دهند 3 ـ خوانندگانی که به مطالعه علاقه دارند با خرید کتاب شما  بیشتر با شما آشنا می شوند و شاید همین کتاب باعث الگویی برای برخی از نوجوانان شود چون شما با آن تصادف سختی که در راه خبرنگاری داشتی و همچنین بیماری دیابت و قطع پا اما با این روحیه ی قوی و بالایی که داری امید از دست رفته را دوباره به دست آورند» چهارمین مشوق من خانم شاعره و نویسنده ای از تهران به نام «بهجت کریمی با تخلص گلشن» است . ایشان تاکنون  کتاب های «بهار گلشن سال 1393 ـ  شعر تر سال 1394 ـ لبخند سپید سال 1395 ـ چگونه هنرپیشه شدم سال 1395 ـ مونس خانم سال 1396 ـ سلسله ی موی دوست سال 1397 ـ مردی از جنس بلور سال 1398 و زنی با چهره ی باروتی سال 1399» را منتشر کرده که در یک تماس تلفنی گفت : «من اخبار شما را همیشه از طریق پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز دنبال می کنم و از جمله بندی ها ، پاراگراف ها و انشای خوب شما لذت می برم و از آنهایی که در بخش های مختلف تجاربی داری ، هم مورد اعتماد دکتر محمد جوروند مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان ، ناصر چنانی معاونت هنری و امور سینمایی اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان ، حجت الاسلام شیخ مهدی علیزاده اصل امام جمعه ی شهرستان شوش ، دکتر عدنان غزی فرماندار شهرستان شوش و معاونین ایشان ، سرهنگ پاسدار علیرضا ایمانی فرمانده ی سپاه ناحیه ی شوش دانیال(ع) ، دکتر مهدی عارف سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش» و همه مسئولین و مردمی هستی که روزانه به عیادت شما آمده اند و از آنجایی که شما در سنگ « فرهنگ ـ هنر و ورزش و انقلاب» به شهرستان شوش خدمت رسانی کرده ای ؛ الان هم با انتشار یک کتاب اطلاعات و خاطرات خود را به صورت مکتوب در اختیار همگان قرار بده ؛ درست است که در نشریه ی الکترونیکی شوش نیوز تمام مطالبت موجود هستند اما روزی را هم باید در نظر داشته باشی که هزینه های « قالب ـ هاست ـ پهنای باند ـ  دامنه و گیگ » به حدی بالا رود که عطای نشریه را بر لقایش ببخشی ولی کتاب یک اثر ماندگار است .»

قبل از آخرین سئول در بخش چهارم مصاحبه با جنابعالی در صورتی که در سه مصاحبه ی قبلی موردی را از قلم انداخته اید می توانید مطرح کنید ؟

در بخش هنرهای نمایشی نکته ی جدیدی  از دیشب در ذهنم بخش بسته بود که منتظر چنین سئوالی بودم ، دیشب ناجی عباسی نیا نایب رئیس انجمن هنرهای نمایشی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش و سیده آیدا تفاخ از اعضای هسته ی مرکزی گروه تعزیه خوانی صوت الغریب به عیادتم آمدند و بنا به پیشنهاد سیده تفاخ فرزند سید جلیل القدر مرحوم سید مهدی تفاخ ، ناجی عباسی نیا گفت : روز شنبه 30 بهمن ماه1400 ساعت 20:30 قرار است مراسمی به منظور تجلیل از بازیگران و عوامل اجرای گروه تعزیه خوانی صوت الغریب و بازیگران و عوامل نمایش خرسی بود خاله نبود به کارگردانی بنده کاری از گروه تئاتر اندیشه واسته به انجمن هنرهای نمایشی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان برگزار شود ، در واقع هدف اصلی این کار بالا بردن روحیه ی  من است که مدتهاست در خانه بستری هستم لذا جا دارد از این دو عزیز کمال تشکر و قدردانی را به عمل آورم .

در بخش رسانه و مطبوعات هم این نکته را فراموش کردم که یادآوری کنم ، من به عنوان نماینده و یا خبرنگار علاوه بر نشریات ملی نظیر « روزنامه ی کیهان ، روزنامه  جام جم ، روزنامه همشهری و هفته نامه ی دنیای ورزش »که در حال حاضر این هفته نامه دیگر چاپ نمی شود با نشریات محلی استان خوزستان نظیر « روزنامه نور خوزستان به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی سید محمدطاهر موسوی زاده  در بخش فرهنگی ، هنری و ورزشی از طریق زنده یاد غلامرضا گنجاپور به عنوان خبرنگار فعالیت داشتم ـ با روزنامه ی روزان به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی شمسی پورمحمدی  در بخش های هنری ، فرهنگی و ورزشی  به عنوان نماینده و خبرنگار همکاری داشتم ، این نشریه قبلا گستره ی آن در سطح خوزستان بود اما الان گستره ی آن در سطح کشور است و دفتر مرکزی این نشریه نیز تهران می باشد . با روزنامه ی کارون به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی منصور قنواتی  که قبل از آن با نام هفته نامه فجر خوزستان فعالیت داشت به عنوان نماینده و خبرنگار در بخش اجتماعی و ورزشی  همکاری داشتم ، دفتر مرکزی این نشریه هم از خیابان نشاط اهواز به تهران منتقل شده است ، با روزنامه ی فرهنگ جنوب به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی سید موسی بلادیان بهبهان پور به عنوان خبرنگار  در بخش فرهنگی ، اجتماعی و ورزشی فعالیت داشتم  ، مدیر داخلی این نشریه امید حلالی بود .با روزنامه ی عصرکارون به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی سید رسول موسوی  ، مدیرکل سابق آموزش و پرورش استان خوزستان به عنوان نماینده و خبرنگار در بخش اجتماعی ، فرهنگی ، هنری و ورزشی فعالیت داشته ام ، در دهه ی 70 و 80 با روزنامه ی ایام به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی منیژه جاسم نژاد که آن زمان هفته ی نامه ی اهواز بود به عنوان خبرنگار در بخش اجتماعی ، فرهنگی  و ورزشی همکاری داشته ام . با هفته نامه ی دژپل به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی دکتر علیرضا چرخابی به عنوان خبرنگار  در بخش  فرهنگی و هنری همکاری داشته ام ، این نشریه در حال حاضر چاپ نمی شود . با روزنامه ی آنزان به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی سیروس ممبینی طی دو مرحله به عنوان نماینده و خبرنگار در بخش فرهنگی ، هنری ، اجتماعی و ورزشی فعالیت داشته آن ، در دوره ی اول همکاری من با این نشریه که همکاری خودم را آغاز کردم به صورت هفته نامه چاپ می شد .

 در بخش سوم که به دوران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس اختصاص داشت می بایست دوران کودکی خود نیز اشاره کنم اینکه چه خاطرات تلخ و یا شیرینی داشته ام ، لذا اگر شما خبرنگار فهیم و خستگی ناپذیر فرصتی دیگر به من بدهید « دوران کودکی و نوجوانی» را  به صورت جداگانه تشریح خواهم نمود .

با تشکر و سپاس از شما که با این وضعیت جسمانی وقت خود را در اختیار ما گذاشتی ، چنانچه حرف ناگفته ای دارید عنوان نمایید ؟

هر مصاحبه ای که خبرنگاری با یک شخص داشته باشد ، هر مقاله ای که به قلم آن شخص به رشته ی تحریر در آید و یا مجموع خاطراتی که از آن شخص گردآوری شود در واقعه حاصل « ایده ، تفکر و باورهای» آن شخص است  . سعی و کوشش و تلاشی برای ، هم محک زدن قلم و قدرت بیان خود و هم داشته های خود را در زمینه های مختلف  به عنوان ذکات علم در اختیار دیگران است تا با جمع آوری کلیه ی مطالب  در مجموعه ای به نام « کتابچه و یا  کتاب » چاپ و منتشر کرده تا خوانندگان در مورد آن مطالب نظر دهند ، نکات فراموش شده را یادآوری کنند و یا مطالب اضافه را با راهنمایی های سازنده ی خود در چاپ های بعدی حذف کنم .البته برداشت خوانندگان مختلف است مثلا یکی ممکن است از رنگ زرد خوشش بیابید و پیشنهاد یا نظر دهد که اگر رنگ روی جلد زرد باشد بهتر است و یکی دیگر رنگ‌سیاه را تشخیص دهد ضمنا ادای احترام به چنین نظریه هایی اینجا حق انتخاب نهایی با نویسنده می دانم که این عامل بسیار مهمی است که باید نزد هر نویسنده و مؤلفی محفوظ بماند .در پایان از شما خبرنگار سختکوش ، پرتلاش و خستگی ناپذیر پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز طی چهار مرحله وقت گذاشتید تا بتوانم خاطرات خود را با مخاطبین در میان بگذارم قدردانی می کنم اما به مزاح هم که شده در پایان این را بگویم ، اگر این مشکل برایم پیش نمی آمد محال بود مرا  به این راحتی  به مصاحبه دعوت کنید چون همیشه در تلاش و فعالیت بودم و وقت مصاحبه را پیدا نمی کردم .

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست