05052024یکشنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۱۰۲۲۶4772

نقد و نقدپذیری ـ قسمت هشتم

به قلم استاد جعفر دیناروند 

اصول نقد:وقتی مبانی نقد مشخص و پایه ها و زیر بنای آن ساخته شد آنگاه باید در مورد چگونگی اجرای آن بحث کرد.این بخش نشان دهنده ی روشی برای پیاده کردن است.در واقع در این فعالیت، اصولی وجود دارند که نشان می دهند نقد نمی تواند به هر شکلی موفق شود.شاید بهتر است بگوییم اگر اصول مشخص نشوند راه طی شده نیز به مقصد نخواهند رسید.

در بسیاری ار فعالیت ها با نام نقد مسیرها منحرف و تبدیل به تخریب یا تهمت می گردند.ما بر آن هستیم تا نقد را با توجه به تعریف و مفهومی که بیان نمودیم، مقبول؛ اجرا نماییم.بر همین اساس است که در علمی نگری به نقد و رهیابی برای کسب نتیجه ی دانشی؛ می بایست ،اصول و اساسی که اجرا را ایجاد می کنند، مشخص سازیم.وقتی اصول مشخص شدند ارزیابی نیز راحت تر خواهد شد.اصول نقد همان اساس ها هستند که در معنای لغوی بیخ و بن و نیز ریشه ها نامیده می شوند.مبادی و کلیاتی که فعالیت نقد را شکل می دهند و چارچوب مشخصی را برای اجرا به وجود می آورند.بنابراین، اصول نقد جمع اصل هایی است که پذیرش  آن ها باعث رهنمودی به سمت اهدافی انسانی و پیشرونده می گردد.این مهم از این نظر دارای اهمیتی ویژه است که بدانیم، اصول بر مبانی استوارند و اگر اجرای نقد را خلاف؛ حرکت دهند؛باعث عدم توفیق و یا رسیدن به مسیرهای خاص انحرافی می شوند.

بنابراین شناخت اصول نقد برای فرد و جامعه حیاتی است زیرا نمی توان بدون اصول راهی را طی نمود که هدف آن انسانی  و زیبا و قشنگ طرح ریزی شده باشد.اصول،توازن میان آن چه هست و آن چه باید باشد را معین می کند.اصول راهگشای چگونگی عمل در رسیدن به منظورهاست.اثراتی معین بر عملکردها دارد و از سردرگمی و بی برنامگی جلوگیری می کند.با توجه به این که نقد فعالیت محسوب می شود و بر مبنای دو اساس انسان و علم شکل می گیرد بنابراین اصول نیز تحت تاثیر این دو باید حرکت کند تا به مقصود برسد.

برای اجرای درست اصول، نیاز شناخت آن؛ نزد مجریان و پذیرندگان ضروری است.نقد درست و علمی برای اصلاح امور بدون اصول امکان پذیر نیست و بر همین اساس است که فرد و جامعه باید درک درستی از اصول حاکم بر نقد داشته باشند تا بتوانند درست اجرا کرده و صحیح ارزیابی نمایند.اصول نقد همان چارچوب های دانشی برای رسیدن به مقصودهای انسانی است.گرچه هر علمی برای خود دارای اصول معینی است اما هیچ علمی نمی تواند از اصول دانشی فاصله گیرد. 


بر این اساس می توان اصول زیر را برای نقد درست و موفق، مطرح کرد.

الف: اصل تخصص، این اصل بیان می دارد که نقد، سبک و سنگین کردن یک نظریه یا رویداد و نیز ارزیابی یک عملکرد انسانی است بنابراین نیازمند به تخصص در همان موضوع است.به زبان ساده این اصل گویای تخصصی نگری است زیرا علم امروز در دنیای امروز به اندازه ای گسترش یافته که کمتر کسی را می توان یافت که در بیش از یک علم تخصص داشته باشد.چنین اصلی به هر فردی اجازه ی دخول نمی دهد. علم نگر متخصص از واژه های خاص درون همان علم استفاده می کند و از روش های جاری و پذیرفته شده در همان دانش سود می برد.او بررسی های خود را بر اساس دانستنی های خویش مطرح می کند و زبانی تخصصی دارد. این اصل بیانگر محدودیت ها نیز هست.به زبان ساده وقتی تخصص حرف اول را می زند هر فردی نمی تواند خود را جلودار نقد بداند که اگر این چنین شود،از نقدنگری خارج و تبدیل به تخریب یا حمله می شود.

زبان تخصصی بهترین راه برای نقد یک موضوع یا رویداد است.از این نظر است که راه درست نقد و ایجاد زمینه ی اصلاح و پیشرفت تنها در میان افرادی است که می دانند چه چیزی را سبک و سنگین  کنند و چون متخصص در علم خود هستند در پی افزایش معلومات خود و نیز ترفیع علم خویشتن می باشند.

ب:اصل آزادی، در جامعه ای که فضای پیشرفت و گفتگو حاکم است نقد نیز دارای موفقیت می شود.نقد عملی برای اصلاح امور است و بدیهی است که در این فعالیت افرادی ممکن است خود را مورد حمله تصور کنند و از این تلاش به عنوان راهی برای از بین بردن خویشتن برداشت نمایند.شاید این نظر که عدم اجرای نقد در جامعه تابع جو حاکم و برداشتی است که فرد از درون جامعه ی خویش انجام می دهد، درست باشد.آزادی به عنوان اصلی برای احساس شجاعت، تبدیل فکر به عمل، استفاده از توانایی ها، عدم ترس و انواعی از فعالیت های مورد لزوم در نقد نگری است.گرچه آزادی با بی بند و باری متفاوت است اما این بدان معنا نیست که برای جلوگیری از آزادی دیگران را به انوعی از رفتارها متهم نماییم.

بهترین آزادی را باید در آزادی فکر دانست همان معنایی که باعث می شود تا فرد از وابستگی ها خارج شود و محدودیت های خاص منطقه ای و محلی را کنار زند.فکر به عنوان توانایی که می تواند تولید کننده باشد با آزادی قادر است تا فعالیتی درست و صحیح انجام دهد.در آزادی است که فرد یا جامعه مثبت ها و منفی های یک رویداد را درک  و به افرادخاص یا جامعه ای معین منتقل می کنند.نبود آزادی نوعی خفه نگری است که در آن هیچ واقعیتی منعکس نمی شود لذا، تغییرات نیز تحت تاثیر آن عبث و یا پنهان می مانند.

ج:اصل فعالیت، نقد یک فعالیت است و نمی توان آن را در رکود جستجو کرد.فعالیتی معنا دار و دارای نگرش های تغییر ساز همراه با پیشرفتگرایی و توسعه خواهی است.فعالیت در این اصل نشان دهنده ی کوشش های عمدی است.نقد اگر از این معنا فاصله گیرد تنها در چارچوب نظری خود و البته نوشته های محدود و دلخوش کننده باقی می ماند و اثری معین برای اصلاحات ندارد. فعالیت است از این نظر که نیاز به افرادی خاص دارد تا تلاش ها و کوشش های خود را برای سبک و سنگین کردن شکل دهند تا جامعه ای که کمتر فعال دارد را بیدار و آن ها را به سمت روشنگری هدایت نمایند. فعالیت در نقد مانند جوهره ی اصلی در رسیدن به اهداف عمل می کند.تنبلی و خواب و آسایش طلبی برای رسیدن به رویاها در نقد معنایی ندارند.باید کوشید و بدون توقف، رویدادها و نیازهای موجود را بررسی  و بر اساس مبانی و اصول، آن ها را به جامعه ی بشری معرفی نمود.

فعالیت در این بین می تواند فردی یا جمعی و نیز هر دو باشد.گرچه بیشتر تصور از فعالیت در نقد، فردی است اما این به معنای گریز از جمع نگری نیست.گاه فعالیت به صورت گروه های تخصصی و زمانی کل یک جامعه را در بر می گیرد.ابتدای نقد جمعی باعث بیداری می گردد و چنانچه گوش شنوایی موجود نباشد به اعتراضات مدنی تبدیل می شود.

د: اصل هدفمندی، این اصل بیانگر نقطه یابی در نقد است.گرچه نقد فعالیتی علمی است و بسیاری آن را نوعی تفریح یا قانع کردن خود می دانند اما در دیدگاه بنیانی، نقد فعالیتی هدف دار و به سمت و سویی خاص گرایش دارد. هدفمندی در این نگاه، شامل آینده نگری برای توفیقات علمی است.به زبان ساده، وقتی نقد عملی برای سبک و سنگین می شود،هدف این است که سبک ها کم و سنگین ها افزایش یابند تا بدین شکل، جامعه دارای تحولات عظیم و رسیدن به اوج ترقی و تعالی گردد.هدف داری نقد نوعی نظم کاری را نیز مشخص می کند.هدف در نقد هرگز شخصی نیست و نگرشی به سمت تعالی جامعه است.در هدفنگری است که فعالیت های نقد نیز منظم می گردند و نقاد یا پذیرنده ی نقد از عاقبت کار امیدوار و رسیدن به منظور رابا دیدی باز و نگرشی علمی دنبال می کند.

این نشان می دهد که برای هر نقدی منظوری است تا تلاش ها بیهوده تلقی نشوند و کوشش ها بدون سرانجام نباشند.بدیهی است که این اصل، تغییرات را ایجاد و سپس تحولات را صورت می دهند.اصل هدفمندی برای اجرای نقد نشان دهنده ی حرکت رو به جلوست.

اصول چهارگانه ی فوق در نقد تنها نمادی از حداقل هاست و البته می توان اصول مشابه ای را تدوین نمود.هدف عمده ی ما در نقد علمی همین حرکت کردن های اصولی و بنیانی است.با چنین اصولی است که می توان سازمان یافته و با برنامه حرکت کرد و آن را از واژه ها یا فعالیت هایی مانند تخریب و حمله جدا ساخت.اصول در کل، مبین داشتن دیدگاه علمی ،صبورانه همراه با درایت و قدرت تصمیم گیری است.در نقد ،مدیریت جای خود را به رهبری می دهد و جامعه ی انسانی از وضعیت موجود به سمت مطلوب حرکت می کند.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست